مردی که با تبر به یک ماشین در بزرگراه آزادگان حمله کرده بود، شناسایی و دستگیر شد. علت این اتفاق عجیب جر و بحث ضارب با راننده یک تیبا بر سر سبقت بوده است.
دعوای "تبری" راننده ها وسط اتوبان برسر سبقت!
عبارات مهم : تصادف
شهروند نوشت:بعدازظهر ٢٠ اردیبهشت امسال بود که وقوع یک فقره درگیری در بزرگراه بعثت به پلیس اعلام شد که دقایقی بعد تیمی از مأموران انتظامی به محل اتفاق اعزام شدند.با حضور پلیس در محل حادثه، مرد جوانی هراسان به سمت ماموران رفت و در اظهاراتش به پلیس گفت:« همراه با همسر، کودک چهارماهه، مادرم و مادرزنم سوار ماشینم بود که یک مزدا دوکابین از پشت سر مدام به من چراغ داد تا از من سبقت بگیرد.
اما مسیر برابر ترافیک بود، درنهایت این راننده از من سبقت گرفت؛ ولی همزمان حین سبقت گرفتن کامیونی نیز از کنار ما رد شد و من جهت اینکه با کامیون تصادف نکنم به سمت راست بزرگراه منحرف شدم و توقف کردم. من هم که از نحوه رانندگی او به شدت عصبانی بودم به او اعتراض کردم و از او خواستم که در حاشیه بزرگراه توقف کند.
رانندهها وسط اتوبان برسر سبقت! ، تبری"، دعوای "
اما او در جواب به من فحاشی کرد و چند متر جلوتر از خودروی من، توقف کرد. همسر من در همان حین با تلفن همراهش اقدام به فیلمبرداری از پلاک این راننده کرد تا عنوان را به پلیس گزارش کنیم. ولی ناگهان راننده مزدا درحالی که تبر دستش بود از ماشین پیاده و به طرف خودروی من حمله ور شد.
او شیشه جلوی تیبای من را درحالیکه زن و فرزند همراهم بود، خرد کرد، در این حین دست من نیز آسیب دید و او به سرعت متواری شد. بعد از بیانات این مرد، تیمی از مأموران اداره آگاهی با شناسایی متهم جهت بازداشت وی دست به کار شدند و در نهایت او را بازداشت کردند.
مردی که با تبر به یک ماشین در بزرگراه آزادگان حمله کرده بود، شناسایی و دستگیر شد. علت این اتفاق عجیب جر و بحث ضارب با راننده یک تیبا بر سر سبقت بوده است.
متهم این پرونده بعد از بازداشت، در اظهاراتش به مأموران گفت:«من تازه ازدواج کرده ام و مزدا هم جهت برادرم هست. روز اتفاق در بزرگراه در حال رانندگی بودم که فردی با من تماس گرفت که ١٠٠ میلیون تومان از او طلب دارم، در آن وقت با فرد بدهکار تلفنی جروبحثم شد که ناگهان کامیون از کنار خودرویم رد شد و من جهت اینکه با او تصادف نکنم به سمت خودروی شاکی فرمان دادم. راننده تیبا هم نتوانست ماشینش را کنترل کند و به طرف حاشیه بزرگراه رفت.
در آن وقت درگیری لفظی بین ما اتفاق افتاد، من نیز هم که خیلی عصبی بودم توقف کردم و تنها چیزی که در آن وقت به چشمم خورد، یک تبر بود که داخل ماشین داشتم. من تبر را برداشتم و به سمت ماشین حمله ور شدم، نمی دانستم داخل ماشین کودک است و فرزند را ندیدم، فقط قصد ترساندن آنها را داشتم.
رانندهها وسط اتوبان برسر سبقت! ، تبری"، دعوای "
واژه های کلیدی: تصادف | ماشین | کامیون | راننده | کامیون | بازداشت | بزرگراه | اتفاق عجیب