جزئیات شکنجه سه کودک ماهشهری از زبان عمویشان تا آخر عمر مراقبشان هستم علت مهم شکنجه های این پدربی رحم در هاله ای از ابهام است

عبارات مهم : شکنجه

هنوز هم مبهم هست. کسی باور ندارد که یک پدر بتواند چنین بلاهایی سر کودکان خردسالش بیاورد. خواهران و برادری که چندین ماه در شکنجه گاه نامادری و پدرشان زجر کشیدند و اشک ریختند؛ ولی کسی صدای ناله های آهسته آنها را در زیرزمین تاریک منزل ارزش نشنید. کسی نفهمید این کودکان بی دفاع، شبانه روز کتک خوردند و شکنجه شدند.

جزئیات شکنجه سه کودک ماهشهری از زبان عمویشان تا آخر عمر مراقبشان هستم علت

تا این که چند سال عذاب و زجر درنهایت به آخر رسید؛ فاطمه و علی اکبر و بنین از شکنجه گاه پدر و نامادری ارزش نجات پیدا کردند و حالا نزد عموی خود زندگی می کنند. مردی که هنوز هم نمی داند آیا برادرش تا این اندازه بی رحم شده است و دست به چنین کارهای وحشتناکی زده هست. او که برادرش را حتی از داعش هم سنگدل تر می داند، در گفت وگو با خبرنگار «شهروند» جزییات این ماجرای تلخ و وحشتناک را روایت کرد.

برادرت هر لحظه فرزندانش را کتک می زد؟

نه اصلا؛ او تا زمانی که با همسر سومش ازدواج نکرده بود، واکنش‌ها بدی با فرزندانش نداشت. ما هم هنگامی که متوجه این اتفاق وحشتناک شدیم، تعجب کردیم. هنوز هم شوکه ایم که برادرم آیا چنین کاری کرد. او هر چه بود، تا این اندازه هم سنگدل و بی رحم نبود.

هنوز هم مبهم هست. کسی باور ندارد که یک پدر بتواند چنین بلاهایی سر کودکان خردسالش بیاورد. خواهران و برادری که چندین ماه در شکنجه گاه نامادری و پدرشان زجر کشیدند

در این مدت شما متوجه این شکنجه ها نشده بودید؟

ما خیلی وقت بود که با برادرم ارتباطی نداشتیم. با او قهر کرده بودیم و یک سالی می شد که به منزل اش رفت وآمد نداشتیم؛ درواقع از هنگامی که با این زن ازدواج کرد، با او قطع رابطه کردیم.

چرا؟

ما از عرب های ماهشهر هستیم. جهت خودمان رسم و رسوماتی داریم که برادرم این رسومات را رعایت نمی کرد و هر کاری دلش می خواست انجام می داد؛ جهت همین ارتباط مان با او قطع شد.

جزئیات شکنجه سه کودک ماهشهری از زبان عمویشان تا آخر عمر مراقبشان هستم علت

برادرت چه رسمی را رعایت نکرد؟

ما رسم داریم که هنگامی که همسر فوت می کند، تا اربعین مرده باید صبر کنیم و بعد از آن اگر مرد خواست دوباره ازدواج کند، طی یک مراسمی آن هم بعد از گذشت مدتی این کار را انجام می دهد ولی برادر ما به هیچ کدام از این رسم و رسومات پایبند نبود و بلافاصله چند روز بعد از فوت همسرش، با این زن ازدواج کرد؛ حتی تا روز چهلم هم صبر نکرد. جهت همین درست بعد از این ازدواج با برادرم قطع رابطه کردیم.

هنوز هم مبهم هست. کسی باور ندارد که یک پدر بتواند چنین بلاهایی سر کودکان خردسالش بیاورد. خواهران و برادری که چندین ماه در شکنجه گاه نامادری و پدرشان زجر کشیدند

همسر برادرت را می شناختید؟

بله؛ او از اقوام دور ما است.

چرا همسر دوم برادرت فوت کرد؟

جزئیات شکنجه سه کودک ماهشهری از زبان عمویشان تا آخر عمر مراقبشان هستم علت

بیماری سرطان پستان داشت و بر اثر همین بیماری نتوانست زنده بماند.

همسر اول برادرت چه شد؟

او از برادرم جدا شد.

چرا؟

نتوانستند با هم سازگاری داشته باشند، مرتب دعوا می کردند و اختلاف داشتند؛ جهت همین از هم جدا شدند.

بچه ها جهت کدام یک از همسران برادرت هستند؟

فاطمه فرزند همسر اول برادرم هست. علی اکبر و بنین هم از همسر دوم برادرم هستند.

وقتی جهت نخستین بار به منزل برادرت رفتی، فرزند ها در چه حالی بودند؟

وضعیت ارزش خیلی بد بود؛ هر کدام بی حال و بی جان در گوشه ای از منزل افتاده بودند. هنگامی که فرزند ها را دیدم جای شلاق، فندک و داغ شدن روی بدن آنها مشهود بود. حال فاطمه از همه بدتر بود. اصلا جان نداشت. خیلی شکنجه شده است بود. گویا از همه زیاد به او عذاب می دادند.

بعد از آن چکار کردید؟

روز جمعه متوجه این ماجرا شدیم. رفتیم شکایت کردیم و مادر فاطمه هم شکایت کرد. برادرم آبروی ما را برد. کاری که او کرد داعشی هم نکرد.

متوجه شدی که آنها چه بلایی سر فرزند ها می آوردند؟

رفتارهای خیلی بدی داشتند. از همه زیاد هم با فاطمه. به او اجازه رفتن به مدرسه نمی دادند و در عوض او را به منزل های مردم می فرستادند تا کار کند، با زور فرش بشوید و کارهای منزل را انجام دهد. هنگامی که هم نمی توانست از بعد کارها بر بیاید، شکنجه می شده است هست. دیدن فاطمه واقعا ما را ناراحت کرده است.

الان حال ارزش چطور است؟

الان که به منزل من آمده اند، حال ارزش کمی بهتر شده است هست. من تلاش می کنم، به آنها برسم. همسرم هم مشکلی با این عنوان ندارد و واکنش‌ها خوبی با آنها دارد.

قرار است هر لحظه شما از این فرزند ها نگهداری کنید؟

من حاضرم تا آخر عمرم فرزند ها را بزرگ کنم و شاهد خوشبخت شدن ارزش شوم. بهزیستی گفته فعلا تا یک سال ولی بعد از آن هم می توانم نگهداری کنم.

برادرت مسئله مالی داشت؟

تا جایی که می دانیم در بازار هم خودش و هم همسرش فروشندگی می کردند و وضع درآمدش بد نبود. حتی دورادور می گفتیم اگر نیاز مالی داری بگو ولی می گفت پول دارد و به کمک احتیاجی ندارد.

اعتیاد دارد؟

تا جایی که ما اطلاع داریم مواد مصرف نمی کرد.

هیچ وقت نخواستید فرزند های برادرتان را ببینید؟

برادرم از اول با آنها اینطور واکنش‌ها نمی کرد، ولی چون ما حس کردیم نامادری اوج سر اینهاست گفتیم فرزند ها را بده ما نگهداری کنیم؛ ولی قبول نمی کرد.

فکر می کنید آیا آنها چنین بلاهایی سر فرزند ها آوردند؟

ما خودمان هم راجع به علت این کار هر روز یک چیزی می شنویم؛ شایعه زیاد هست. بعضی ها می گویند که جهت جادو و جنبل این کار را می کردند. یک سری ها هم می گویند زن سوم برادرم، دو تا فرزند دارد و گویا آنها مریض هستند و دکتر از زنده بودن آنها قطع امید کرده هست، جهت همین ممکن است به خاطر همین عنوان قصد داشته این فرزند ها را بکشد. یک سری ها هم می گویند، داداشم دیوانه شده است و بیمار است که اگر همین باشد، باید برود و معالجه شود؛ ولی علت مهم را هنوز نمی دانیم.

چه کسانی به دیدار این فرزند ها آمده اند؟

از پایتخت کشور عزیزمان ایران چند نفر آمدند، از بهزیستی هم آمدند؛ فرمانداری و استانداری هم که مرتب با ما در ارتباطند.

خواسته شما چیست؟

اشد مجازات جهت برادرم و زن برادرم. ما می خواهیم آنها مجازات شوند و این که بگویند علت رفتارشان چه بوده. باید بگویند آیا این کارها را کرده اند و این کودکان بی دفاع را شکنجه داده اند. باید علت مهم اش مشخص شود.

زن برادرت آزاد شده؟

نمی دانم چه کسی جهت او گارانتی گذاشته و او آزاد شده است است.

برادرت از تو کوچکتر است؟

برادرم ٣٧ ساله هست؛ از من کوچکتر است.

غذای این فرزند ها فقط نان و آب بود

فاطمه دانشور، عضو سابق شورای شهر و مدیرعامل موسسه مهرآفرین هم جزییاتی از این پرونده را اعلام کرد و در این باره گفت: «پدر این فرزند ها از همسر اولش جدا شد و بار دیگر ازدواج کرد و حاصل ازدواج دوم، ۲ فرزند هست. همسر دوم فوت و وی بلافاصله با یک زن ۲۲ساله ازدواج کرد. این نامادری هم صاحب ٢ فرزند می شود.»عضو سابق شورای شهر با بیان این که از فروردین ماه امسال نامادری آزار و اذیت این کودکان را زیاد کردن داده هست، گفت: «این فرزند ها را در انباری نگه می داشته و بشدت آنها را شکنجه می داده هست. این فرزند ها مدرسه نرفته اند و حتی نمی دانند تلویزیون چیست و هنگامی که جهت آنها برنج آوردند، نمی دانستند چگونه آن را بخورند. نامادری به این فرزند ها فقط نان و آب می داده است.»مدیرعامل موسسه مهرآفرین با بیان این که نامادری با چسب حرارتی لب فاطمه را چسبانده و با چکش دندان هایش را شکسته بود، گفت: «تمام پوست این فرزند با چسب حرارتی سوزانده و حتی بخش هایی از سر فرزند دچار کچلی شده است است.

نامادری فاطمه را بیش از بقیه مورد آزار و اذیت قرار می داده و حتی یک تکه از گوشت لب فرزند نیز کنده شده است است.»وی با بیان این که نامادری فاطمه را مجبور به فرش شستن و بعد او را دعوا می کرده، گفت: «به علت این که دختر ۱۲ساله فرش را کثیف شسته بود، ناخن هایش را کشیده هست. نامادری فرزند ها را در زیرزمین می انداخت، آنها را می بست و می گفت: اگر فریاد بزنید زیاد کتک تان می زنم.

آنها هم از ترسشان صدایشان درنمی آمد. حتی نامادری چکشی در انباری گذاشته بود و با آن فرزند ها را ترساندن می کرد. هنگامی که میهمان به منزل ارزش می آمد، به فرزند ها می گفت: حق ندارید صدایتان دربیاید. این فرزند ها دو عموی خوب دارند که وضع مالی مناسبی هم دارند، ولی با پدر این فرزند ها به علت ازدواج سومش قطع رابطه کردند. فرزند ها با عموهایشان همسایه بودند. یک روز که نامادری فرزند ها را دست بسته در حیاط می زده، زن عموی آنها از پشت بام به صورت اتفاقی این صحنه را می بیند و بقیه را مطلع می کند.»

دانشور با تأکید بر این عنوان که این فرزند ها دچار سوءتغذیه شده است اند و به لحاظ روانی مسئله دارند، گفت: «جالب است که نامادری این فرزند ها با قید وثیقه آزاد شده است و دو فرزند اش را با خود برده هست. هنگامی که مددکار ما تحقیق کرد تا بداند آینده آن دو فرزند چه شد، همسایه ها گفتند این خانواده تعادل روانی ندارند، جهت همین درحال حاضر وضع آن دو فرزند هم دلواپس کننده هست. درحال حاضر نیز پدر فرزند ها به زندان رفته و همه تقصیرها را به گردن گرفته است.» وی در آخر صحبت هایش گفت: «به ازای هر کودک آزاری آشکار ۲۰ کودک آزاری پنهان وجود دارد و نمی دانم آیا تاکنون مجلس لایحه حمایت از کودکان را معلق نگه داشته و به آن پیگیری نمی کند.»

شهروند

واژه های کلیدی: شکنجه | فرزند | ازدواج | فرزندان | اخبار حوادث