تاپس بلاگ

خرید کتاب از گوگل
چاپ کتاب PDF
خرید کتاب از آمازون
خرید کتاب زبان اصلی
دانلود کتاب خارجی
دانلود کتاب لاتین
گت بلاگز اخبار حوادث او به خاطر۱۵میلیون اختلاف مالی ۶میلیون پول سلاح داد تا برادرش را بکشد ، پای لنگ قاتل او را لو داد

قاتل مرد جوان بعد از انجام جنایت شروع به جست‌و‌جو در اینترنت کرد و زمانی که دید خبری از این جنایت در نشریات و شبکه‌های مجازی منتشر نشده، مطمئن شد که ردی از جنای

پای لنگ قاتل او را لو داد/او به خاطر۱۵میلیون اختلاف مالی ۶میلیون پول سلاح داد تا برادرش را بکشد

عبارات مهم : اجاره

قاتل مرد جوان بعد از انجام جنایت شروع به جست و جو در اینترنت کرد و زمانی که دید خبری از این جنایت در نشریات و شبکه های مجازی منتشر نشده، مطمئن شد که ردی از جنایتش فاش نشده است به همین علت فرارش را به تعویق انداخت ولی آخر لنگی پایش راز جنایت او را فاش کرد و دستبند به دست در برابر میز مأمور تحقیق نشست.

کشور عزیزمان ایران نوشت: او شامگاه ۲۶ فروردین امسال برادرش را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود که عنوان این جنایت بلافاصله به بازپرس جنایی و تیم تحقیق اعلام شد و کارآگاهان با بازبینی فیلم دوربین مداربسته در اطراف محل قتل دریافتند قاتل ناشناس یک پایش می لنگد.

لنگیدن پا سرنخی بود که تیم تحقیق در دست داشت و زمانی که کارآگاهان به سراغ خانواده هوشنگ -مقتول- رفتند، مشخص شد هرمز برادر بزرگتر این مرد مدت هاست با او اختلاف مالی دارد و یک پایش هم می لنگد. بدهید ترتیب هرمز درحالی که وسایلش را جمع کرده بود و قصد فرار داشت، در کمتر از ۱۲ ساعت دستگیر شد.

او به خاطر۱۵میلیون اختلاف مالی ۶میلیون پول سلاح داد تا برادرش را بکشد ، پای لنگ قاتل او را لو داد

او در گفت و گویی شرح جنایت شبانه ای را که مرتکب شده است شرح می دهد.

پایت چه شده است است؟

قاتل مرد جوان بعد از انجام جنایت شروع به جست‌و‌جو در اینترنت کرد و زمانی که دید خبری از این جنایت در نشریات و شبکه‌های مجازی منتشر نشده، مطمئن شد که ردی از جنای

مهر پارسال بود که در نزدیکی مغازه ام با خودرویی تصادف کردم. از آن به بعد پایم لنگید، اصلاً تمام بدبختی ام از این اتفاق شروع شد.

چه بدبختی؟

من مغازه لوازم خانگی فروشی داشتم. مغازه را از پدرم با ۱۵ میلیون تومان ودیعه و ماهی ۵۰۰ هزار تومان اجاره کرده بودم. پایم که شکست دیگر نتوانستم مغازه را اداره کنم و به پدرم گفتم که می خواهم مغازه را برگرداندم. او هم قبول کرد و مغازه را به یک نفر دیگر با ۳۰ میلیون تومان بیعانه و ماهی ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان اجاره داد. پدرم از اجاره دریافتی ماهانه مبلغی به من می داد ولی پول ودیعه ۱۵ میلیون تومانی ام را به من برنگرداند و همین عنوان مسئله ما شد.

در این مورد با پدرت صحبت نکردی؟

او به خاطر۱۵میلیون اختلاف مالی ۶میلیون پول سلاح داد تا برادرش را بکشد ، پای لنگ قاتل او را لو داد

ده ها بار، ولی بی فایده بود. او می گفت پول را از برادرم هوشنگ که یکسال از خودم کوچک تر بود بگیرم. هوشنگ همه کارهای مالی پدرم را انجام می داد و تمام پول های پدرم دست او بود. مدتی قبل هم مغازه ای به مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان از پدرم خریده بود. به سراغ هوشنگ رفتم ولی او گفت که پول را باید از پدرم بگیرم و پدرم مرا به برادرم باز می گرداند و در این میان من مانده بودم که چه کنم.

خب آیا به سراغ برادرت رفتی؟

می دانستم که پول ها دست برادرم است و اگر او بخواهد می تواند پدرم را راضی کند که بدهی مرا برگرداند.

قاتل مرد جوان بعد از انجام جنایت شروع به جست‌و‌جو در اینترنت کرد و زمانی که دید خبری از این جنایت در نشریات و شبکه‌های مجازی منتشر نشده، مطمئن شد که ردی از جنای

چه مدتی است که نقشه قتل را طراحی کرده بودی؟

ایام عید بود که یک کلت را به مبلغ ۶ میلیون تومان از دوستی در پایتخت کشور عزیزمان ایران خریدم. بعد از اینکه پایم شکست شروع به مسافرکشی با خودروی ۲۰۶ خودم می کردم. آن شب بعد از پیاده کردن مسافرم راهی منزل شدم. در راه هوشنگ را دیدم که دارد در مغازه اش را می بندد. به او گفتم می خواهم با تو صحبت کنم و او هم قبول کرد و در آن وقت تصمیم گرفتم انتقامم را از برادرم بگیرم. به او گفتم کار مهمی در منزل دارم؛ می روم کارم را انجام بدهم و فوراً برگردم.

او به خاطر۱۵میلیون اختلاف مالی ۶میلیون پول سلاح داد تا برادرش را بکشد ، پای لنگ قاتل او را لو داد

چه کار مهمی داشتی؟

باید اسلحه را برمی داشتم تا بتوانم نقشه را اجرا کنم. به منزل رفتم و کلت را که در انباری جاساز کرده بودم برداشتم و به سراغ برادرم رفتم. آن شب سوار ماشین برادرم شدم و در خیابان های تهرانپارس گشتی زدیم بعد از چند دقیقه از او خواستم که کنار خیابان نگه دارد و او هم در حاشیه خیابان دماوند نگه داشت.

داخل ماشین باهم درگیر شدید؟

نه، من گوشی تلفن همراهم را به او دادم و گفتم که تصویر های گوشی ام را ببیند. درحالی که برادرم مشغول تماشای فیلم ها بود، اسلحه را بیرون آوردم و به طرف برادرم دو تیر شلیک کردم. بعد از آن از ماشین خارج شدم، خواستم سومین تیر را هم شلیک کنم که فشنگ در اسلحه گیر کرد و شلیک صورت نگرفت. بعد از اطمینان کامل از فوت برادرم سوار خودروی عبوری شدم و آنجا را ترک کردم.

بعد از قتل چه کردی؟

به منزل رفتم و وسایلم را جمع آوری کردم. مدام سایت ها و کانال ها را چک می کردم تا ببینم خبری از این جنایت منتشر می شود یا خیر. ولی هیچ خبری نبود و آن وقت بود که خیالم راحت شد و مطمئن بودم پلیس ردی از من در دست ندارد.

وسایلت را جهت چی جمع کرده بودی؟

می خواستم مدتی به یکی از شهرستان ها بروم و هنگامی که آب ها از آسیاب افتاد برگردم. ولی چون دیدم هیچ خبری از این جنایت منتشر نشده هست، با خودم گفتم قرار نیست بازداشت شوم و سفرم را به تعویق انداختم.

پس تصور نمی کردی بازداشت شوی؟

هرگز. آن هم به این زودی در کمتر از ۱۲ ساعت. هنگامی که مأموران وارد منزل ام شدند و مرا دستگیر کردند از اینکه به این زودی دستگیر شده است ام شوکه بودم. من هیچ ردی از خودم به جا نگذاشته بودم و مطمئن بودم که دوربین های مداربسته کیفیتشان به قدری پایین است که نمی توانند تصویر مرا نشان دهند.

متأهلی؟

بله، دو تا دختر و یک پسر دارم. برادرم هم دو فرزند داشت.

بدنبال اعترافات متهم ۴۰ ساله به جنایت، به دستور بازپرس جنایی پایتخت وی به کمیسیون پزشکی قانونی معرفی شد تا از نظر روانی معاینه شود. از سوی دیگر تحقیقات به وسیله کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ادامه دارد.

واژه های کلیدی: اجاره | جنایت | ماشین | اختلاف | میلیون | اخبار حوادث

نویسنده : topsblog

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب خارجی pdf
  • جعبه هدیه کتاب
  • خرید کتاب خارجی
  • کتاب اورجینال
  • چاپ کتاب آمازون
  • افست کتاب لاتین
  • خرید کتاب کاغذی از آمازون
  • چاپ کتاب اورجینال
  • چاپ کتاب لاتین
  • کتب خلبانی زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک کوانتومی
  • کتاب های الکترونیک اورجینال
  • هاردکپی کتاب های سخت افزار
  • کتب چشم پزشکی زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک
  • خرید کتاب های زبان اصلی علم شیمی
  • هاردکپی کتاب های سرمایه گذاری
  • خرید منابع پزشکی اورجینال
  • دانلود فایل های زبان اصلی بیماری های مغز و اعصاب
  • دانلود فایل های زبان اصلی خودرو