پسرم پرخاشگر بود، او را کشتم

عبارات مهم : زندگی

به گزارش شرق، تیر امسال با مأموران پلیس تماس گرفته شد و شخصی اعلام کرد جوانی در منزل پدری اش کشته شده است هست. با توجه به این گزارش، پلیس در محل حاضر شد و تحقیقات خود را شروع کرد. بررسی ها نشان می داد این جوان شاهین نام دارد و روز اتفاق به همراه پدرش در منزل بود. هنگامی که پدر شاهین مورد پرسش قرار گرفت، به قتل فرزندش اعتراف کرد و گفت: با پسرم درگیر شدم، نتوانستم خودم را کنترل کنم و او را به قتل رساندم.

متهم گفت: پسرم از نوجوانی به شدت پرخاشگری می کرد و ما خیلی اذیت می شدیم. فکر می کردیم اگر بزرگ شود بهتر می شود، ولی این طور نشد. او روز به روز بدتر می شد تا اینکه گفت می خواهد به خارج از کشور برود و در آنجا زندگی کند و آزاد باشد. من گفتم حرفی نیست باید سربازی بروی و بعدش من کمک می کنم که به خارج از کشور بروی. پسرم به سربازی رفت و در همان وقت به علت پرخاشگری های شدیدی که داشت، از سوی فرمانده به تیم پزشکی معرفی و مدتی در بیمارستان خوابیدن شد. پسرم خیلی به من فشار آورد که رضایت بدهم تا او از بیمارستان بیرون بیاید.

پسرم پرخاشگر بود، او را کشتم

متهم گفت: مجبور شدم این کار را بکنم. بعد از آن با تلاش زیادی که کردم موفق شدم به پسرم کمک کنم سربازی اش را تمام کند و به او قول دادم او را به خارج از کشور بفرستم. بعد از آخر دوران خدمت هنگامی که به منزل برگشت اوضاع بدتر شد. حالا دیگر با خودش قمه حمل می کرد و شب ها قمه را زیر بالشش می گذاشت. همسر و دخترم از دست او آرامش نداشتند مدام آنها را کتک می زد.

یک روز به منزل رفتم و دیدم دختر و همسرم خود را در توالت زندانی کرده اند که پسرم آنها را نزند. همان وقت زن و دخترم را به منزل پدرزنم فرستادم و به آنها گفتم مدتی در آنجا بمانید تا من شاهین را آرام کنم. روز اتفاق پسرم دوباره با من دعوا کرد دیگر کنترل اعصابم را نداشتم همه زندگی ام تحت تأثیر پرخاشگری های او بود و فشار زندگی روی من زیاد بود. هنگامی که دوباره دعوا راه انداخت و به سمت من حمله کرد، با خشم دستمالی که هر لحظه همراهم بود را دور گردن پسرم حلقه کردم و در یک آن فشار دادم که پسرم فوت کرد.

پدری که پسر پرخاشگرش را به قتل رسانده ‌است، در جلسه پیگیری به این پرونده در‌حالی‌که به‌شدت گریه می‌کرد مدعی شد از کارهای او خسته شده است ‌بود.

گفته های این مرد از سوی همسرش هم مورد تأیید قرار داده شد و او نیز گفت دیگر کنترلی بر واکنش‌ها پسرشان نداشت و می فهمد آیا شوهرش یک دفعه دست به قتل زده هست. این زن همچنین گفت هیچ شکایتی از شوهرش ندارد. با تکمیل پرونده و صدور کیفرخواست به لحاظ جنبه عمومی جرم متهم جهت محاکمه به شعبه ٢ دادگاه کیفری استان پایتخت کشور عزیزمان ایران رفت. در جلسه پیگیری بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و وی جهت دفاع از خود در جایگاه قرار گرفت، گفت: من پیک موتوری بودم و به مشکل گذران زندگی می کردم.

پسرم فشار می آورد که او را به خارج از کشور بفرستیم و من و همسرم هم راضی بودیم که او برود تا بتوانیم راحت زندگی کنیم، ولی چون کارهای مهاجرت طول کشید پسرم فکر می کرد ما به او دروغ گفته ایم. همسرم طلاهایش را فروخت و از برادرش پول امانت گرفت که بتوانیم هرچه سریعتر شاهین را به خارج بفرستیم، ولی او در همین مدتی هم باید صبر می کرد تا برود خیلی ما را اذیت می کرد. مدام ما را مسخره می کرد به همین خاطر بود که من از دستش کلافه شده است بودم. روز اتفاق هم هنگامی که که دوباره حمله کرد تا من را بزند آن قدر عصبی شدم که کنترل خودم را از دست دادم و او را خفه کردم. مادرم طبقه بالای منزل من زندگی می کرد در همان لحظه آمد و در زد، به مادرم گفتم به منزل ات برو بعدا بیا قبول نکرد.

متهم که به شدت گریه می کرد، گفت: مادرم به زور وارد منزل شد و هنگامی که جسد پسرم را دید خیلی ناراحت شد و جیغ وداد کرد، بعد همسایه ها آمدند و عنوان را به پلیس گزارش دادند.

پسرم پرخاشگر بود، او را کشتم

متهم در بیان آخرین دفاعیاتش گفت: من خیلی ناراحتم که پسرم را از دست دادم و خیلی عذاب می کشم، ولی هیچ کس به جز همسرم و دخترم نمی داند چقدر در زندگی به ما فشار آورد و جانمان را ترساندن می کرد.

با آخر جلسه پیگیری هیئت قضات جهت صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

پدری که پسر پرخاشگرش را به قتل رسانده ‌است، در جلسه پیگیری به این پرونده در‌حالی‌که به‌شدت گریه می‌کرد مدعی شد از کارهای او خسته شده است ‌بود.

واژه های کلیدی: زندگی | کنترل | پرخاشگری | اخبار حوادث