منوچهر آشتیانی خواهرزاده نیما یوشیج از سرگذشت منزل این شاعر در پایتخت کشور عزیزمان ایران و ابهامات مطرح شده است راجع به اصالت این منزل گفت.
خانه «نیما» به روایت خواهرزاده اش/ میراثی که فراموش شد
عبارات مهم : ایران
به گزارش مهر، منزل نیما یوشیج در منطقه تجریش پایتخت کشور عزیزمان ایران و انتشار اخباری مبنی بر خارج شدن آن از فهرست آثار ثبت شده است در میراث فرهنگی و میل به مالک فعلی جهت تخریب این بنا در روزهای اخیر در بسیاری از محافل ادبی موردتوجه قرار گرفته هست. این منزل که سال هاست مورد بی مهری قرار گرفته و مبدل به ویرانه ای شده است در سال های حیات سیمین دانشور و با پیگیری وی به عنوان بنایی فرهنگی در شرکت میراث فرهنگی ثبت شد ولی به تازگی و به درخواست مالکان، دیوان عدالت اداری این منزل را به علت نبود اسنادی که تعلق آن به نیما را در سال های دور به اثبات می رسانده آن را از ذیل آثار ثبتی خود خارج کرده است.
میراثی که فراموش شد ، خانه «نیما» به روایت خواهرزادهاش
به دنبال این عنوان خبرنگار مهر با دکتر منوچهر آشتیانی خواهرزاده نیما یوشیج که می توان از او به عنوان یکی از آخرین بازماندگان خاندان این شاعر بلندآوازه ایرانی یاد کرد تماس گرفت و راجع به این منزل و مالکیت آن پرسش کرد.
آشتیانی در این زمینه عنوان داشت: منطقه ای که این منزل در آن واقع شده است است در زمانی که زمینش را به نیما دادند بیابان بود. جایی خارج از شهر پایتخت کشور عزیزمان ایران آن روزها. نیما به علت اینکه پولی جهت تهیه منزل نداشت این زمین را از سوی آموزش و پرورش وقت گرفت و به کمک چند نفری جهت خود منزلی ساخت. آل احمد هم بعدها در نزدیکی همان منزل زمینی گرفت و منزل ای ساخت.
منوچهر آشتیانی خواهرزاده نیما یوشیج از سرگذشت منزل این شاعر در پایتخت کشور عزیزمان ایران و ابهامات مطرح شده است راجع به اصالت این منزل گفت.
خواهرزاده نیما در رد بعضی تشکیک ها در صحت انتساب این منزل به نیما یوشیج هم به خاطراتش مراجعه می کند و می گوید: خاطرم است که هنگامی که ۱۳ ساله بودم هر پنجشنبه شب شاعران و نویسندگان زیادی از جمله شاملو و کسرایی در همین منزل جمع می شدند و تا صبح شعر می خواندند و بحث می کردند. این ماجرا بود تا اینکه من در سال ۱۳۳۳ به فرانسه رفتم و در آنجا بودم که خبر درگذشت دایی ام را شنیدم و از من خواسته شد که جهت مراسمی به یاد او بیایم و صحبت کنم.
وی ادامه داد: در تعلق این منزل به نیما شکی نیست. منتهی بعد از مرگش این منزل آینده خوبی پیدا نکرد. مدتی پسرش، شراگیم در این منزل زندگی کرد و او هم در نهایت منزل را به قیمت ۱۰ میلیون تومان فروخت و ماترک پدر را با خود به آمریکا برد. این ماترک مشمول بر همه دست نویس های نیما بود از نثر و نظم که بعضی از آن ها هنوز هم منتشر نشده هست. شراگیم در آمریکا تکه های این دست نویس ها را هم فروخت، تا اینکه به کمک آقای حدادعادل آنچه از آن ها باقی مانده بود به مبلغ ۵۰ میلیون تومان خریداری شد و به کشور عزیزمان ایران آورده شد.
آشتیانی افزود: هنگامی که نیما فوت کرد او را در پایتخت کشور عزیزمان ایران و در امامزاده عبدالله دفن کردند و تا مدت ها مزارش محل رفت و آمد شاعران و برپایی مراسم های ادبی بود ولی هنگامی که میراث فرهنگی وقت منزل یوش را محلی جهت تجلیل از خاندان او قرار داد و پیکرش به یوش انتقال یافته شد، در واقع نیما هم از انتفاع فرهنگی محروم شد و صدمه دید. هنگامی که این اتفاق افتاد و آن منزل موزه ای شد و مورد توجه میراث فرهنگی، منزل پایتخت کشور عزیزمان ایران دیگر از توجه خارج شد و مبدل به یک مخروبه گشت و تمایلی هم جهت تبدیلش به موزه وجود نداشت.
میراثی که فراموش شد ، خانه «نیما» به روایت خواهرزادهاش
وی یادآور شد: مادر من تا زمانی که زنده بود چند باری جهت پیگیری اوضاع این منزل به آنجا سر زد ولی از سوی مسئولان با این پاسخ مواجه شد که به خاطر منزل یوش دیگر با این منزل کاری ندارند و خب رفته رفته دیگر پیگیری هم صورت نگرفت و حالا هم فکر نمی کنم از آن خاندان دیگر کسی در قید حیات باشد.
واژه های کلیدی: ایران | ایرانی | نیما یوشیج | میراث فرهنگی | میراث فرهنگی | اخبار فرهنگی و هنری