زندگی تلخ مردی که همسرش را بخاطر خیانت طلاق داد و حالا دخترش هم گرفتار رابطه نامشروع است

عبارات مهم : زندگی

روزنامه خراسان بیانات مردی را که دخترش قربانی رابطه نامشروع شده است است منتشر کرد.

این روزنامه از قول مرد یادشده که درمشهد ساکن است نوشت:

زندگی تلخ مردی که همسرش را بخاطر خیانت طلاق داد و حالا دخترش هم گرفتار رابطه نامشروع است

۱۸ سال قبل عاشق دختر قشنگی شدم به طوری که خوشبختی را فقط در چشمان او جست و جو می کردم آن روزها خانواده ام به شدت مخالف ارتباط من با آن دختر بودند و راضی به این ازدواج نبودند. ولی احساسم بر عقل غلبه کرده بود. به خانواده ام می گفتم او دختر پاکی است و علاقه بی آلایشی دارد آیا که ارتباط او تنها با من است آن هم به علت این که قصد ازدواج با یکدیگر را داریم! بالاخره به حرف هیچ کس گوش ندادم و با «سمیرا» ازدواج کردم.

چند سال از زندگی یکسان ما می گذشت که آرام آرام به رفتارها و حرکات همسرم مشکوک شدم و زمانی به ارتباطات خارج از عرف او با مردان غریبه پی بردم که دیگر دیر شده است بود و نمی توانستم دو دخترم را از وجود مادر محروم کنم ولی شرایط زندگی ما به گونه ای پیش رفت که دیگر اعتبار و آبرویی بین همسایگان و فامیل نداشتم. آن ها همواره به چشم مردی «بی غیرت» به من می نگریستند که نمی توانم همسرم را از این کارهای زشت بازدارم.

۱۸ سال قبل عاشق دختر قشنگی شدم به طوری که خوشبختی را فقط در چشمان او جست و جو می کردم آن روزها خانواده ام به شدت مخالف ارتباط من با آن دختر بودند و راضی به این

در نهایت چهار سال قبل دیگر تحمل ام به سر رسید و مجبور شدم جهت فرار از نگاه های سرزنش آمیز دیگران سمیرا را طلاق بدهم. با وجود این دیگر نمی توانستم در آن محله زندگی کنم آیا که همه اهالی محل متوجه خیانت همسرم شده است بودند، به همین علت به حاشیه شهر نقل مکان کردم تا به همراه دخترانم زندگی آرامی را تجربه کنم غافل از این که دختر ۱۶ ساله ام از رفتارهای زشت مادرش الگو گرفته بود و با یکی از پسرهای محل ارتباط داشت و من از این عنوان بی خبر بودم. فکر می کردم دخترم که تحصیل می کند سرش با درس و مدرسه گرم است و به این گونه مباحث توجهی ندارد تا این که شب گذشته اتفاق تلخی رخ داد که داغ دل مرا تازه کرد.

آن شب من به علت استفاده از داروهای اعصاب که بعد از ماجرای طلاق گریبانگیرم شده است است به خواب سنگینی فرورفته بودم، ساعت حدود دو بامداد بود که دختر کوچکم مرا بیدار کرد و گفت: شکوفه (خواهر بزرگ ترش) در منزل نیست، هراسان به داخل حیاط رفتم در نیمه باز بود و درون کوچه نیز کسی دیده نمی شد با نگرانی به طبقه بالای ساختمان رفتم ولی ناگهان پسر جوانی مرا هنگام اوج رفتن از پله ها هل داد و به پایین پرت کرد. مستاجرمان که با سر و صدای ما از خواب بیدار شده است بود تلاش کرد جلوی آن جوان را بگیرد ولی او با چاقو صورت وی را زخمی کرد و از محل گریخت.

وقتی ماموران کلانتری به محل رسیدند و با شکایت من، دخترم را به کلانتری آوردند مشخص شد که آن جوان با دخترم رابطه نامشروع دارد و از حدود دو ماه قبل شبانه به منزل ما رفت و آمد می کند.

زندگی تلخ مردی که همسرش را بخاطر خیانت طلاق داد و حالا دخترش هم گرفتار رابطه نامشروع است

واژه های کلیدی: زندگی | ارتباط | ازدواج | خیانت همسر | رابطه نامشروع | اخبار حوادث