مردی که به خاطر درگیری بر سر ۱۵۰ هزار تومان، زنی را به قتل رسانده بود به تشریح جنایت پرداخت.
قتل زن جوان به خاطر ۱۵۰ هزار تومان!
عبارات مهم : جنایت
به گزارش جام جم، مرتضی ۳۳ ساله متهم است درجریان درگیری با زنی جوان، او را ۲۸ مرداد امسال خفه کرده و با تکه تکه کردن جسد، آن را در صفا دشت شهریار به آتش کشیده است.
قتل زن جوان به خاطر ۱۵۰ هزار تومان!
دیروز متهم نزد بازپرس سهرابی، قاضی شعبه نهم بازپرسی دادسرای جنایی پایتخت کشور عزیزمان ایران به تشریح ماجرای جنایت پرداخت و اعتراف کرد.
مرتضی ۳۳ ساله و متاهل هست. آنها بعد از شش مرحله درمان، صاحب فرزند شده است اند که اکنون چهار ماهه هست. هنوز باورش نمی شود به اتهام قتل دستگیر شده است است.
مردی که به خاطر درگیری بر سر ۱۵۰ هزار تومان، زنی را به قتل رسانده بود به تشریح جنایت پرداخت.
چه کاره ای؟
من دیپلم برق دارم و ده سال است در یک شرکت به عنوان کارگر کار می کنم. شش سال پیش با دختر دایی ام ازدواج کردم. او صاحب فرزند نمی شد. در این شش سال خیلی نذر و نیاز کردیم و همسرم تحت درمان قرار داده شد تا خدا به ما پسری داد که اکنون چهار ماهه است.
چطور با مقتول آشنا شدی؟
پنج ماه پیش هنگام بازگشت به منزل سوار تاکسی شدم. راننده هنگام درددل کردن به من گفت چند روز پیش زنی به جای کرایه به او شماره اش را داده تا ارتباط داشته باشند. وسوسه شدم و شماره را در گوشی ام ثبت کردم.
قتل زن جوان به خاطر ۱۵۰ هزار تومان!
به او زنگ زدی؟
چند روز که گذشت از روی شیطنت و کنجکاوی زنگ زدم. اوایل می گفت مزاحم نشوید. دیگر زنگ نزدم تا این که خودش دو روز پیش از جنایت به من زنگ زد و گفت شما با تلفنم تماس گرفته بودید. می گفت جهت ارتباط با من ۳۰۰ هزارتومان پول می گیرد. نشانی منزل ام را گرفت. پشیمان شدم و از وی خواستم که نیاید ولی طفره رفت. روز بعد با من تماس گرفت و مدعی شد نزدیک منزل ام هست. بناچار به منزل ام آمد. با او رابطه ای برقرار نکردم. خواستم برود که می گفت سر و صدا می کند تا همسایه ها بیایند و آبرویم برود. ۱۵۰ هزارتومان پول نقد به او دادم که قبول نکرد.
چطور او را کشتی؟
مردی که به خاطر درگیری بر سر ۱۵۰ هزار تومان، زنی را به قتل رسانده بود به تشریح جنایت پرداخت.
شروع به داد و فریاد کرد، عصبانی شدم و جهت آرام کردنش دستم را جلوی دهانش گذاشتم که انگشتانم را گاز گرفت. یکدفعه صدایش خاموش شد. ترسیده بودم، بیرون رفتم، همسایه ها نبودند و متوجه ماجرا نشده بودند.
بعد چه شد؟
بالای سر او گریه کردم. نمی دانستم چطور جسد را خارج کنم. رفتم بیرون و یک ساک مشکی به مبلغ ۴۰ هزارتومان خریدم. جسد داخل ساک جا نمی شد که در سرویس بهداشتی آن را تکه تکه کردم. داخل ساک گذاشتم و به محل نخاله های ساختمانی بردم و آتش زدم تا هویت او فاش نشود. کیف و گوشی اش در منزل ام بود. من گواهینامه داشتم ولی تا به حال رانندگی نکرده بودم و بسختی جسد را انتقال یافته کردم. از جنایت تا آتش زدن جسد پنج ساعت طول کشید.
قتل زن جوان به خاطر ۱۵۰ هزار تومان!
همسرت روز جنایت کجا بود؟
او همراه پسرم جهت دیدن خانواده اش به شهرستان رفته بود. قرار بود من هم به محض گرفتن مرخصی از محل کارم، نزد آنها بروم که مرتکب این قتل شدم. او از ماجرا خبرندارد.
عذاب وجدان داشتی؟
خیلی پشیمانم. هر روز کابوس جنایت را می دیدم. در محل کارم بی قرار بودم و گریه می کردم. خواستم خود را معرفی کنم ولی از وحشت نتوانستم.
واژه های کلیدی: جنایت | شماره | فرزند | ارتباط | اخبار حوادث
