مباشر مرد پولدار، او را کشت و تقصیر را به گردن زن سانتافه سوار انداخت

عبارات مهم : پرونده

خراسان نوشت:این ها بخشی از بیانات مرد ۴۲ ساله ای بود که به عنوان مباشر «د» – که از تاریخ هفتم مرداد در مشهد مفقود شده است بود- فعالیت می کرد.

این مرد درحالی که پیامک ارسالی از تلفن «د» را به اعضای خانواده او نشان می داد، افزود: آن زن سانتافه سوار احتمالا با «د» ارتباط داشت آیا که همه مشخصات او را می دانست و در پیامک مذکور هم قید کرده بودند که «د» دست ماست!

مباشر مرد پولدار، او را کشت و تقصیر را به گردن زن سانتافه سوار انداخت

با این بیانات که از سوی معتمدترین دوست و مباشر «د» عنوان می شد، اعضای خانواده دچار نگرانی شدیدی شدند و بلافاصله نیروهای انتظامی بینالود را در جریان ماجرای گروگانگیری گذاشتند.

دقایقی طول نکشید که «ب» (مباشر) مورد ظن پلیس قرار داده شد و دستور بازداشت وی از سوی مقام قضایی صادر شد. از سوی دیگر روز نهم مرداد، بخشی از جسد مردی که کنار برکه ای در بیابان های اطراف دو راهی باغچه – مشهد دفن شده است بود، نمایان شد و بدهید ترتیب قاضی خاص قتل عمد مشهد و کارآگاهان اداره جنایی عازم محل مذکور شدند.

آدم ربایان مرا با ارسال یک پیامک ترساندن کردند که اگر جان خودت و «حاجی» (د) را دوست داری باید ۳۰۰ سکه طلا به این آدرس بیاوری! هنگامی که سرقرار در چهارراه مدرس ر

بررسی های مقدماتی عوامل بررسی صحنه جرم نشان می داد که جسد مربوط به مردی حدود ۶۰ ساله است و تنها لباس زیر به تن دارد. درحالی که هیچ گونه آثاری از ضرب و جرح روی بدن وی مشهود نبود. به همین علت این احتمال قوت گرفت که عامل یا عاملان جنایت، مرد مذکور را در محل استراحت و یا منزل خفه کرده اند و سپس جسد او را به کنار برکه انتقال داده اند.

درحالی که تحقیقات کارآگاهان با صدور دستورات خاص ای از سوی قاضی کاظم میرزایی جهت شناسایی هویت مقتول شروع شده است بود، کارآگاهان به تطبیق مشخصات جسد کشف شده است با افرادی پرداختند که گم شدن آن ها طی روزهای گذشته به پلیس گزارش شده است بود. آیا که طبق نظریه پزشکی قانونی زیاد از ۳ روز از فوت مرد ۶۰ ساله نمی گذشت. در همین اثنا مشخص شد مردی حدود ۶۰ ساله که مشخصات ظاهری وی با جسد کشف شده است مطابقت دارد از ۲ روز قبل در منطقه بینالود ربوده شده است است و پرونده وی در دست پیگیری قرار دارد.

کارآگاهان به فعالیت های پلیسی و اطلاعاتی خود ادامه می دادند ماجرا را با قاضی خاص قتل عمد در میان گذاشتند. این گونه بود که تلاش های پلیسی و قضایی به منطقه طرقبه و شاندیز کشیده شد. با هماهنگی های قضایی صورت گرفته، خانواده فردی که مدعی گروگانگیری بودند، جسد مرد ۶۰ ساله را شناسایی کردند و بدهید ترتیب ماجرای گروگانگیری رنگ جنایی گرفت.

مباشر مرد پولدار، او را کشت و تقصیر را به گردن زن سانتافه سوار انداخت

مرد ۴۲ ساله ای که در بینالود بازداشت شده است بود با درخواست مقام قضایی به پلیس آگاهی خراسان رضوی انتقال یافته شد و مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفت.

«ب» (مباشر مقتول) در مراحل اولیه تحقیقات باز هم نزد کارآگاهان با تجربه آگاهی به داستان سرایی های خود راجع به گروگانگیری ادامه داد و پای زن سانتافه سوار را به میان کشید.

آدم ربایان مرا با ارسال یک پیامک ترساندن کردند که اگر جان خودت و «حاجی» (د) را دوست داری باید ۳۰۰ سکه طلا به این آدرس بیاوری! هنگامی که سرقرار در چهارراه مدرس ر

از سوی دیگر و با صدور دستوراتی از سوی قاضی میرزایی کارآگاهان به تحقیق از طلافروشی پرداختند که «ب» مدعی بود سکه های طلا را از آن جا خریداری کرده است ولی این طلافروشی که با هوشیاری خود همه راه های داستان سرایی «ب» را بسته بود به سوالات کارآگاهان این گونه پاسخ داد که هنگامی که آن مرد ۱۰۰ سکه بهار آزادی تقاضا کرد به او مشکوک شدم او مدعی بود سکه های طلا را جهت پرداخت مهریه می خواهد ولی نمی خواست آن ها را پرس کنم!

وقتی گفت کارت شناسایی ندارد شک من زیاد شد و به همین خاطر ابتدا با بانک تماس گرفتم آیا که شماره حساب هم به نام خودش نبود!و بعد هم شاگردم را به تعقیب او فرستادم ! ولی شاگردم هنگامی که بازگشت بیان کرد که آن مرد در پارکینگ چهارراه مدرس سوار ماشین شد و به مکان نامعلومی رفت.

مباشر مرد پولدار، او را کشت و تقصیر را به گردن زن سانتافه سوار انداخت

تحقیقات کارآگاهان در ابعاد دیگر و ادعاهای متهم در پرونده نیز به جایی رسید که دیگر «ب» نمی توانست به داستان ساختگی خود راجع به آدم ربایی و گروگانگیری ادامه بدهد! هنگامی که کارآگاهان در حضور مقام قضایی اسناد و مدارک مستند را روی میز گذاشتند ناگهان مرد ۴۲ ساله با چشمانی اشکبار گفت: اشتباه کردم! او به من خدمت کرد ولی من قدر او را ندانستم.

وی ادامه داد: این آخرهای دچار پرسشها مالی شدیدی شده است بودم و از سوی دیگر هم با حاجی (مقتول) بر سر یک زمین اختلاف داشتم با این وجود او همه اموالش را در اختیار من گذاشته بود و حتی رمز کارت های عابر بانکش را حفظ بودم. من به عنوان مباشر در کارهای ساخت و ساز به او کمک می کردم ولی این آخرهای پولی به من نمی داد اگرچه ویلایش را در اختیار من گذاشته بود و من به خاطر این که از سوی اطرافیانم طرد شده است بودم در ویلای «د» زندگی می کردم ولی روز اتفاق هنگامی که «د» به ویلا آمد من هم وسوسه شدم تا او را به قتل برسانم و پول هایش را بردارم! این بود که نقشه قتل را طراحی کردم.او هنگامی که به استراحت پرداخت لباس هایش را از تنش بیرون آورد.

من ابتدا دستمالی روی صورتش انداختم تا تصویر العمل او را مشاهده کنم هنگامی که دیدم تکان نخورد فهمیدم که به خواب عمیقی فرو رفته است این بود که متکا را برداشتم و روی صورتش فشار دادم آن قدر روی متکا نشستم تا جان داد بعد از آن جسد را داخل پتو گذاشتم و درون ماشین اپتیمای خودش قرار دادم و بیرون رفتم. چند ساعت بعد بازگشتم و سوار بر اپتیما خودم را در اتوبان باغچه دیدم. جسد را کنار برکه ای در دو راهی باغچه بردم و با بیلی که قبلا از سر ساختمان برداشته بودم، دفن کردم و به منزل بازگشتم. ابتدا از گوشی «د» پیامکی با مضمون آدم ربایی به گوشی خودم فرستادم و سپس گوشی او را شکستم و با لباس هایش داخل سطل زباله انداختم و روز بعد ماجرا را به خانواده اش اطلاع دادم!

با اعترافات صریح متهم و هماهنگی های قضایی انجام شده، وی بعد از بازسازی صحنه قتل در حضور قاضی میرزایی و کارآگاه نجفی (افسر پرونده) روانه زندان شد تا پرونده او دیگر مراحل قانونی خود را طی کند.

واژه های کلیدی: پرونده | خانواده | سانتافه | گروگانگیری | اخبار حوادث