تاپس بلاگ

خرید کتاب از گوگل
چاپ کتاب PDF
خرید کتاب از آمازون
خرید کتاب زبان اصلی
دانلود کتاب خارجی
دانلود کتاب لاتین
گت بلاگز اخبار فرهنگی و هنری برنامه ایی جهت سینمای مستقل نداریم / فریبرز عرب نیا

مدت ها بود خبری از «فریبرز عرب نیا»، بازیگر نقش مختار در سریال «مختارنامه»، نبود. تا اینکه چندی پیش باخبر شدم که عرب نیا به دلیل تعطیلات تابستانی به ایران برگش

برنامه ایی جهت سینمای مستقل نداریم / فریبرز عرب نیا

فریبرز عرب نیا: برنامه ایی جهت سینمای مستقل نداریم

عبارات مهم : ایران

مدت ها بود خبری از «فریبرز عرب نیا»، بازیگر نقش مختار در سریال «مختارنامه»، نبود. تا اینکه چندی پیش باخبر شدم که عرب نیا به دلیل تعطیلات تابستانی به ایران برگشته. همین وقت مناسبی شد که به سراغش بروم و نحوه فعالیت های هنری اش را جویا شوم.

برنامه ایی جهت سینمای مستقل نداریم / فریبرز عرب نیا

او در این گفت وگو به برخی از رفتارهای غیرحرفه ای که در سینمای ایران رایج شده است اعتراض داشت؛ مثل آوردن اسپانسر ازسوی بازیگران در فیلم های سینمایی! یا اینکه آیا فیلم سازان بزرگ سینمای ایران همچنان باید برای ساخت فیلمشان اجازه بگیرند.

همین طور تأکید کرد که افتخارات سینمای ایران نتیجه فعالیت های ارزشمند فیلم سازان «سینمای مستقل» است و اینکه هیچ وقت در تاریخ هنر، سینمای دولتی موفق نبوده و نیست. مشروح گفت وگوی «شرق» با فریبرز عرب نیا را بخوانید.

مدت ها بود خبری از «فریبرز عرب نیا»، بازیگر نقش مختار در سریال «مختارنامه»، نبود. تا اینکه چندی پیش باخبر شدم که عرب نیا به دلیل تعطیلات تابستانی به ایران برگش

بعد از بازی در سریال «مختارنامه» و کارگردانی مینی سریال «رنگ شب» که در شبکه های متفاوت تلویزیون پخش شد، دیگر شاهد حضور شما در تلویزیون و سینما نبودیم. علت این غیبت چیست؟

دلیل دوری من از عرصه هنر این است که فعلا ساکن ایران نیستم و تمام وقت در خدمت کارهای پسرم هستم. به همین دلیل طبق قراری که با خودم گذاشته ام، احتمالا تا یکی، دو سال آینده هم خبری از من نخواهید شنید.

در ایران بازار کار هنری سازوکار چندان منطقی ای ندارد. آیا با این غیبت از فضای سینما و تلویزیون ایران، به کارتان لطمه ای وارد نمی شود؟

برای بازیگران به طور خاص این گونه نیست! بازیگر وقتی مداوم ازسوی تماشاگران دیده شود، در ذهن می ماند. از قدیم می گویند سینما به شدت بی رحم و فراموش کار هست. از این نظر گفته شما کاملا درست هست. دوری ام می تواند باعث ایجاد فاصله ای جدی میان من و تماشاگران شود، ولی حقیقت این است که خوشبختانه از سال ها قبل برنامه ریزی زندگی ام این گونه بوده که اولویت هایم معنای «روی بورس بودن» ندهد.

برنامه ایی جهت سینمای مستقل نداریم / فریبرز عرب نیا

در شرایط فعلی اولویت برای من زندگی پسرم است که امکان دارد هزینه اش فراموش شدن من باشد. هرچند از معجزات سرنوشت این بود که در پنج، شش سالی که به واسطه بازی در «مختارنامه» از سینما دور افتاده بودم، سینما در دوره فترت طولانی به سر می برد.

سالن های سینما در سیطره فیلم های سطحی بودند و بسیاری از طرفداران جدی سینما از من تقدیر می کردند که به این بازار ابتذال آغشته نشدم. وقتی به سینما برگشتم، به نظرم رسید غیبتم خیلی ضربه زشت نشده. نکته دیگر در مورد بازیگر به شکل کلی این است که بازیگران از جایی به بعد در خاطره جمعی مردم حک می شوند و خطر فراموشی تهدیدشان نمی کند؛ به عنوان مثال اگر جای مرحوم شکیبایی خالی هست، هیچ وقت ارج و قربشان کم نشده است.

مدت ها بود خبری از «فریبرز عرب نیا»، بازیگر نقش مختار در سریال «مختارنامه»، نبود. تا اینکه چندی پیش باخبر شدم که عرب نیا به دلیل تعطیلات تابستانی به ایران برگش

به دلیل فوت ایشان، هیچ فیلم تازه ای از ایشان دیده نمی شود، ولی از معجزات سینما این است که نسل فعلی کارهای ایشان را بیشتر از بازیگران فعال و روی بورس کنونی قبول دارند.

مثل اتفاقی که برای بازیگر بزرگ سینما؛ یعنی دانیل دی لوئیس، این روزها رقم خورده. او با وجود گزیده کاری اش، از دنیای بازیگری سینما خداحافظی کرد، ولی هیچ وقت تأثیرات غیرقابل انکار او در تاریخ سینما فراموش نمی شود؟

برنامه ایی جهت سینمای مستقل نداریم / فریبرز عرب نیا

کاملا مثال بجایی مطرح کردید. دانیل دی لوئیس که از بازیگران موردعلاقه من هست، از دنیای بازیگری خداحافظی کرد، ولی فیلم هایش چندباره دیده خواهد شد و به بزرگی و ارزش کارش بیشتر پی خواهند برد. مثال دیگر، باب دیلن، ترانه سرا و موزیک ساز بزرگ آمریکایی که سال گذشته جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد.

از سال ها قبل که او به عنوان نابغه موسیقی آشنا می شد و هنوز هم می شود، از برگزاری تور و کنسرت کناره گیری کرد، درحالی که در دنیا غرب چنین رفتاری یعنی ازدست رفتن مقدار بسیار هنگفتی دلار که قطعا خوشایند تهیه کنندگان و دلال های هنری نبوده و نیست.

به همین دلیل بعد از چندوقت دلال ها سراغ مدیر همیشگی برنامه های او می روند که خیلی به دیلن نزدیک بوده و از او درخواست می کنند که دیلن را دوباره به دنیای هنر برگرداند. چون مردم هنوز شیفته اش هستند و کنسرت هایش کاملا پیش فروش می شده است است.

بعد از صحبتی چنددقیقه ای بین مدیر برنامه و دیلن، مدیر برنامه نزد دلال ها بازمی گردد و با خنده می گوید، یک جمله گفت که بهتر است همه مان پیگیری این عنوان را فراموش کنیم. او گفت: «من تا کی باید شاهکار خلق کنم؟ خودم دیگر خسته شده است ام». به نظرم اینها مطالبی است که می توان از تاریخ هنر درس گرفت.

به نظر شما آیا دانیل دی لوئیس در دهه ۵٠ زندگی اش و در اوج موفقیت صحنه را ترک می کند؟

مهم تر از این سؤال که آیا خداحافظی کرد، این است که چگونه خداحافظی کرد! حدس من این است که آخرین بازی او در سینما (که هنوز اکران نشده) بزرگ ترین و بی نقص ترین بازی اش در کارنامه هنری اوست.

کارگردان این فیلم هنوز دیده نشده، پل تامس اندرسن است که خود همچون دی لوئیس یک اعجوبه تمام عیار است که فیلم هایش یکی از دیگری دیدنی تر و به یادماندنی تر هستند.

قبل از این هم فیلم بسیار خوب و بزرگ (there will be blood) با ترجمه خوب «خون به پا خواهد شد»، محصول همکاری عالی و بی نقص این دو هنرمند بزرگ عرصه سینما بوده است که جهت هردو نیز اسکار به بار آورد.

پس حدس من این است که گویی با فیلمی از دنیای سینما خداحافظی کرده که احتمالا تا سال ها، بلکه دهه ها همانندش ساخته نخواهد شد. من که شخصا بی صبرانه منتظر دیدن بازی آخر او در این فیلم وسوسه کننده هستم.

مثال دیگر آخرین بازی یک بازیگر بسیار خوب دیگر است به نام «فیلیپ سایمور هافمن» که بازی هایش را بسیار دوست دارم. البته او خداحافظی نکرد، بلکه از این دنیا رفت. او نیز آخرین بازی اش در فیلمِ یک کارگردان استاد فن بود با نام «آنتوان کور بژن»؛ یک بازی یکدست و بی نقص با فینالی حیرت انگیز و بسیار کنترل شده است که هیچ گاه تأثیرش از یاد تماشاچی نخواهد رفت.

درست است که هر کدام از این بازیگران و صورت های معروف حروفی به الفبای تاریخ هنر افزوده اند و قابل از بین بردن هم نیستند. ولی آیا فکر نمی کنید اوضاع در ایران کمی تفاوت می کند؟

شاید! ولی در کل مسئله همان است و می شود نتیجه گرفت که بازیگران و صورت های معروف حقیقی بخشی از خاطره ماندگار جمعی می شوند. نکته دوم اینکه از جایی به بعد تکرار مکررات برای هنرمند به مثابه سم کشنده ای هست. او هم احتیاج به هوای تازه دارد. بنابراین من هم سعی می کنم با الگوبرداری از بازیگران و صورت های معروف حقیقی برای بازسازی خودم از این خلأ اجباری استفاده بهینه کنم.

می توان گفت در جست وجوی هوای تازه هستید؟

به معنایی یک جور منزل تکانی روحی است یا بازپروری ساختار روانی و رابطه خودم با بیرون از خودم که بخشی از آن مخاطبان هستند و بخشی دشمنان! دیدن رفتارهای آنها در این ماجراها درس های بزرگی به من می دهد.

چطور؟

به طور مثال سال گذشته به باعث واکنش‌ها نادرست وزارت ارشاد و مدیرانش در آن مقطع که موجب ازدست رفتن حقوق من در فیلم «گاهی» شد، اعلام کردم با این مدیران و آن شیوه و روال دیگر کار نخواهم کرد. ولی گروهی در مطبوعات و شبکه های اجتماعی و مجازی با تیتر غلط نوشتند که «عرب نیا از دنیای بازیگری خداحافظی کرد»!

کدام نشریه رسمی یا معتبری چنین تیتری زد؟

اطلاع ندارم کدام یک ابتدا این خبر نادرست را منتشر کرد. ولی در مطبوعات و فضای مجازی چندین بار منتشر شد و کم کم گسترش پیدا کرد که حتی طرفداران من با نگرانی و رنجش از من می پرسیدند یا می گفتند آیا از ایران رفته اید که دیگر نیایید؟!

در صورتی که هیچ کدام از اینها صحت نداشتند و قرار نبوده و نیست که برای همیشه از ایران بروم و بازیگری را کنار بگذارم. یا خبرنگار محترمی که از معدود کسانی است که به سلامت حرفه ای ایشان ایمان دارم، از من پرسید «واقعا حتی اگر پیشنهادهای وسوسه انگیز به شما شود، به عنوان نمونه اگر آقای فرهادی هم به شما پیشنهاد کند، کار نخواهید کرد؟» که پاسخ دادم: «حتی اگر ایشان به من پیشنهاد بازی بدهند و قرار باشد فیلم در ایران براساس سیاست های تناوب اکران به نمایش عمومی در آید، بله کار نخواهم کرد. ولی اگر خارج از ایران باشد، کار خواهم کرد».

بعد، بعضی ها در فضای مجازی و مطبوعات حرف هایم را به دروغ به این شکل منتشر کردند که من در این ارشاد کار نخواهم کرد مگر با آقای فرهادی در خارج از کشور! اگر قرار بود عرب نیا از فرهادی یا هرکس دیگر درخواست حضور در فیلمش را داشته باشد، خب به خودش می گفت.

تعارف هم که نداریم. من در حدود ٣٠سالی که فعالیت داشته ام حتی یک بار نشده از کارگردانی درخواست کنم که در فیلمش حضور داشته باشم. چون اصلا نگاه من به این حیطه این گونه نیست. به نظرم نقش برای یک نفر مقدر می شود. کمااینکه خیلی از نقش ها را رد کرده ام و کسانی دیگر آن نقش ها را بازی کردند که سهمشان بود.

اما این دشمنی ها متأسفانه عمر و انرژی یک هنرمند را تلف می کند. درحالی که در ایران فیلم سازان خوب برای اینکه هنرشان را به اثبات برسانند خیلی کارها انجام می دهند که جزء وظیفه ارزش نیست. مثل اینکه مجبورند هم کارگردانی کرده و هم خودشان سرمایه گذاری کنند! حتی جای طراح صحنه لباس و تدوینگران و… هم فکر می کنند.

در صورتی که در سینمای حرفه ای دنیا به عنوان نمونه طراحان صحنه و فیلم برداران آپشن های دیگری را غیر از آنچه از آنها خواسته اند در نظر می گیرند که کارگردان سر صحنه دغدغه ای خارج از وظیفه اش نداشته باشد. به همین دلیل به عنوان نمونه کلینت ایستوود در این سن وسال با ایده های خلاقانه همچنان فیلم های خوبی می سازد. چون بی خودی انرژی اش را هدر نمی دهد.

همین طور هست. چون همه چیز حرفه ای و تخصصی است و حیطه وظایف مشخص است و تعریف شده است اند.به همین دلیل شکوفایی فیلم سازان در سینمای ما با همه توانایی هایی که وجود دارد بیشتر شبیه رویش تک درخت هاست تا اینکه نظام مند باشد. به طور کلی فکر می کنید کدام یک از مدیریت های سینمایی در این سال ها موفق تر عمل کرده اند؟

معتقدم شادروان سیف الله داد در دورانی که در معاونت سینمایی حضور داشتند، موفق عمل کردند. هرچند همان وقت هم دشمن ها با او خصومت جدی داشتند. ولی همه چیز قانونمندتر شده است بود.

چون او خودش از دل سینمای حرفه ای آمده بود!

و البته کسی که در رأس دولت وقت قرار داشت هم قانونمند بود. در سینمای حرفه ای دنیا به افراد به دلیل حضور کیفی و مؤثر، خلاقیت، شایستگی و توانایی هایشان بها می دهند و نه به خاطر روابط پنهانی و گروهی. چون در سینمای حرفه ای، ضوابط حاکم است.

با این رویکرد آیا می توانید تصور کنید فلان فیلم ساز شهیر باسابقه درخشان در هالیوود برای گرفتن پروانه ساخت یا نمایش فیلمش با مدیر جوانی که تازه یک سال از حکم مدیریتش گذشته، چانه زنی کند؟! یا فلان بازیگر هالیوود برای ساخته شدن فیلمی با اسپانسر سر کار بیاید؟! اینها شوخی مبتذل و بی مزه ای هستند که فقط در ایران رایج است! چطور انتظار داریم این سیستم ما را به سینمایی حرفه ای رهنمون شود؟

در کجا سراغ دارید فیلم سازان بزرگی مانند بیضایی، تقوایی و مهرجویی بعد از سال ها کارکردن، باید از مدیر جوان تر از خود اجازه فیلم ساختن بگیرند؟

واقعا نمی دانم چه بگویم! وضعیت سینما و فرهنگ شبیه رانندگی هست. گفته می شود در هر کشور از وضعیت بهداشت و رانندگی می توانید به سطح فرهنگی مردم پی ببرید. ما در این دو زمینه اغتشاش داریم.

معتقدم جنس بازی شما حماسی هست. وقتی می خواهیم شخصیت های ملی یا مذهبی را به تصویر بکشیم، اغلب فیلم سازان از چنین بازیگرانی در فیلم هایشان بهره می برند.

مثلا نمونه خارجی اش راسل کرو است و حتی در فیلم «نوح» که با تمام ایراداتش در قالب این نقش او را می پذیریم یا بازی او در فیلم «گلادیاتور» و… فکر می کنم به همین دلیل هم تا امروز نقش های شخصیت های مذهبی یا ملی در تلویزیون یا سینما را به شما ارجاع داده اند. نمونه مطرح آن نقش مختار ثقفی در سریال «مختارنامه» یا شخصیت مصطفی چمران در فیلم «چ» است.

با اینکه شما برای بازیگری تعریفی از حرفه ای بودن دارید که براساس آن عمل می کنید. ولی یکی از سؤالاتم راجع به حضور تان در فیلم «چ»» است که یک سری واکنش ها و حواشی به وجود آورد. به عنوان نمونه همواره این سؤال مطرح است مشکلتان با ابراهیم حاتمی کیا چه بود؟

حتی گفته می شد پلان آخر فیلم را بازی نکردید. البته آقای حاتمی کیا اعتراض خود را علنی کردند. ولی شما همواره سکوت کرده اید. حالا که کف های روی آب از بین رفته و سنگریزه ها قابل تماشا هستند، بگویید ماجرای اصلی چه بود؟

البته من صلاح نمی دیدم که در آن مقطع وارد جزئیات شوم. حتی جاهایی کاملا مشهود بود که راجع به من دروغ گفته می شود.

فقط دو جا اشاره کردم به دلیل اینکه می ترسیدم این دروغ پردازی در آن وقت باب شود که متأسفانه شد! فرض کنید یک خبرگزاری با تمام امکاناتش به جنگ کسی برود که تمام حرفش این بوده که باید طبق قرارداد عمل کنید. بنده هم اسلحه روی شقیقه کسی نگذاشته بودم که قرارداد را امضا کند. همه از مفاد قرارداد کاملا مطلع بودند.

در جریان بودم که شما عدم حضورتان در صحنه در جمعه ها را به اطلاع تهیه کننده رسانده بودید. ولی ظاهرا کارگردان نمی دانسته؟

نمی دانم ایشان خبر داشته یا نه. ولی در هرصورت مفاد محیرالعقولی نبود. نه فقط برای فیلم «چ» برای هر کاری که قرارداد می بستم، جزء اصول مردانگی می دانستم- و می دانم – که اگر شرطی دارم قبل از امضا بگویم. شرط های من همیشه روشن بوده و هستند.

سال هاست در همه قراردادها یکی از شروطم این بوده که جمعه ها در اختیار پسرم باشم و سر صحنه فیلم برداری نخواهم رفت. من گفتم اگر موافق نیستید، قرارداد نبندید. چیز پیچیده و خلاف قانونی نبود.

وقتی کارنامه بازیگری تان را مرور می کنم، تنوع نقش زیاد است که البته رفته رفته گزیده کارتر شدید. اصولا در ابتدا معیارتان در گزینش نقش چه بود؟ و آیا به مرور وقت تغییراتی در این معیارها به وجود آمده است؟

درمورد این سؤال دو توصیه به ذهنم می رسد که فکر می کنم باید مورد توجه قرار گیرند.

اول اینکه من هم مثل همه بازیگرانی که کارشان برایشان جدی هست، به مرور و در طول مسیر باید پخته تر عمل کنم. در مورد معیارها هم اول هر لحظه قدرت فیلم نامه و گروه برایم اصل است و سپس تازگی نقش و استایلش جهت اینکه من وادی هایی تجربه نشده را طی کنم، ولی توصیه دوم که شاید اهمیتش در شرایط موجود از توصیه اول هم زیاد باشد این است که باید توجه داشته باشیم که بازیگران بعد از انقلاب و به خصوص ١٠، ١٢ سال اخیر به باعث شرایط خاصی که بر فضای سینما و به خصوص فیلم نامه نویسی و دشواری هایش حاکم شده، امکان طی کردن طبیعی مسیر بازیگری را ندارند.

به عنوان مثال بهروز وثوقی را که از بازیگران تاریخ سینمای کشور عزیزمان ایران است در نظر بگیرید. اگر بنا بود در فضای سینمای این سال ها فعالیت کند، چندتا از فیلم هایش امکان اکران و حتی رسیدن به مرحله نگارش فیلم نامه را داشتند؟ در آن شرایط فرضی چه کارنامه ای از او پیش رویمان بود؟ چگونه مسیر بازیگری اش را بررسی و تحلیل می کردیم؟

قصدم قضاوت و اثبات درستی و نادرستی و مقایسه سینمای فعلی و آن وقت نیست، به هیچ وجه.

می خواهم بگویم در شرایط فعلی امکان بازی کردن در فیلم نامه های گوناگون و نقش هایی که با جزئیات؛ از پرداخت درست تا شخصیت نوشته شده است باشند بازی کند اصلا وجود ندارد.

این روزها که از محیط حرفه ای سینمای کشور عزیزمان ایران فاصله گرفته اید، در مواجهه با شیوه های بازیگری در کشور عزیزمان ایران در مقایسه با دنیای سینما شاهد چه تحولاتی هستید؟

اصلا مقایسه درستی نیست، بعد بهتر است به آن نپردازیم!

به نظر می رسد که گرایش به بازیگری گروهی در فیلم زیاد شده. نظرتان دراین باره چیست؟

شکل بازیگری و گروه بازیگران را در هر فیلم، فیلم نامه و ماجراها و شخصیت پردازی ها مشخص می کنند، الگویی ازپیش تعیین شده است موجود نیست.

درحال حاضر علاقه مند به بازیگری هستید یا کارگردانی؟

هر دو نقطه علاقه همیشگی زندگی ام هستند.

چطور شد که در این گذر مینی سریال «رنگ شک» را برای تلویزیون کارگردانی کردید؟

پروژه را سیمافیلم به من پیشنهاد کرد. گفتند فیلم پلیسی که قبلا از شما پخش شده، خیلی توفیق داشته است و حتی جایزه برده و حالا ما فیلمی شبیه به آن خواهیم داشت. آن وقت آقای اسلامی مهر، رئیس سیمافیلم بود.

درحال حاضر رابطه تان با هنر چگونه است؟ فرصتی فراهم کردید برای مطالعه یا اینکه فعالیت هنری هم می کنید؟

من چون پدر تک والد محسوب می شوم، باید همه کارها را خودم انجام دهم و فرصتی غیر از کارهای پسرم «جانیار» و ورزش روزانه برایم نمی ماند. آخر هفته فیلم های خوب روی پرده سینما را می بینم. در هفته هم تا حدی که وقت داشته باشم، موسیقی و مطالعه دارم.

اخبار ایران را به هر شکل دنبال می کنم. سال گذشته چند شاهکار را روی پرده سینما دیدم. خوبی سینمای هالیوود این است که هر سال برای هر نوع سلیقه ای فیلم می سازد. فیلم های متفاوتی در ژانرهای گوناگون که تمام سلیقه ها را راضی می کند. ولی با وجود این، جریان اصلی فیلم سازی که اصطلاحا فیلم های پرفروش اند، جریان های «مستقل» را نمی کُشد. این راز زنده بودن هالیوود است.

نکته جالب این است که شاهدیم فیلم های کم بنیه از نظر بودجه ولی خوب و خلاقانه با کمپانی های بزرگ هالیوود مسابقه می کنند. به نظر شما دلیل آن چیست؟

چندسالی است کمپانی های مستقل به شکل خیلی جدی وارد مسابقه با فیلم های بزرگ شده است اند. فیلم «منچستر کنار دریا» با چندینه میلیون دلار ساخته شد ولی چندین میلیون دلار می فروشد. یا فیلم «مونلایت» که فیلمی بسیار راحت و ارزان ولی درخشان هست؛ آن قدر محکم ساخته شده است که در اکران اول خود توانست چیزی حدود ١۴٠ میلیون دلار در سینماها بفروشد و جوایز معتبری مثل اسکار را هم دریافت کرد. این نوع فیلم ها را کمپانی های مستقل و کوچک می سازند. ولی در مسابقه از کمپانی های بزرگ جلو می زنند.

به هر حال در سینمای حرفه ای دنیا قوانین ضدتراست وجود دارد و این طور نیست که مثل جایی به عنوان نمونه «حوزه هنری» خودمان همه امکانات سینمایی مثل دفتر تولید و پخش و مالکیت سالن های خوب را در اختیار داشته باشند و بعد آنها به طور انحصاری و ممیزانه در اختیار داشته باشند و اجازه عرض اندام به دیگران را ندهند؟

در شروع دوره اول دولت آقای روحانی به ایشان گفتم که تمام افتخارات سینمای ایران مربوط به «مستقل ها» هست. ولی متأسفانه از هنر و هنرمند مستقل نه تنها استقبالی نمی شود که گویی از حضورشان احساس خطر نیز می کنند. با همه این احوال افتخارات سینمای ایران مربوط به کسانی مانند مرحوم عباس کیارستمی، اصغر فرهادی، امیر نادری، کیانوش عیاری و جعفر پناهی است که همگی به عبارتی «مستقل» محسوب می شوند.

و از نسل جدیدتر فیلم سازان خوش فکری مثل شهرام مکری و محسن امیریوسفی؟

با وجود مشرب های فکری متفاوت، همه آنها مستقل ساز هستند. البته با افتخارات آنها به خود می بالیم. ولی برای اجرائی شدن پروژه هایشان تا می توانیم سنگ اندازی می کنیم؛ تناقض همین است.

آیا درست است که هالیوود بخشی دارد که استعدادهای کشورهای متفاوت دنیا را جذب می کند که بخشی از آن مربوط به سینمای کشور عزیزمان ایران است؟

به این شکل نیست که تصور کنید از کشورهای متفاوت استعدادها را می دزدند، بلکه به این شکل است که آن قدر حیطه فیلم نامه هایی که ساخته می شود گسترده است که همه ملل را در همان فیلم های هالیوودی می توانید ببینید.

کشورهای خاور دور که فیلم ها و سینمای خاص خودشان را دارند. غیر از اینکه در فیلم های هالیوودی شخصیت هایی از ملت های متفاوت هستند؛ فیلم های ملت ها هم هستند. به عنوان نمونه بخشی از سینمای هالیوود در قالب بازار ویدئو به شکل بسیار قدرتمند در اختیار کشورهای آسیایی است یا سینمای اروپا و آمریکای لاتین که طرفداران و تماشاچیان همیشگی خودشان را دارند.

فکر می کنید علل و دلایل پرسشها سینمای ایران چیست؟

به دو دلیل سینمای ایران رشد سالمی ندارد و به شکل سرطانی رشد می کند. اول اینکه برای تقویت سینمای مستقل برنامه ریزی وجود ندارد. برای رشد و توسعه، اجرا و تولید برنامه ای درازمدت نداریم و دوم اینکه برای همه سلیقه ها فیلم ساخته نمی شود.

اصل همه اینها به این نکته ریشه ای برمی گردد که سینمای ایران دولتی است و تاریخ همواره به ما ثابت کرده که «سینمای دولتی» هیچ جای دنیا رشد نکرده است.

روزنامه شرق

واژه های کلیدی: ایران | سینما | برنامه | سینمای | سینمایی | اخبار فرهنگی و هنری

برنامه ایی جهت سینمای مستقل نداریم / فریبرز عرب نیا

برنامه ایی جهت سینمای مستقل نداریم / فریبرز عرب نیا

نویسنده : topsblog

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب خارجی pdf
  • جعبه هدیه کتاب
  • خرید کتاب خارجی
  • کتاب اورجینال
  • چاپ کتاب آمازون
  • افست کتاب لاتین
  • خرید کتاب کاغذی از آمازون
  • چاپ کتاب اورجینال
  • چاپ کتاب لاتین
  • کتب خلبانی زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک کوانتومی
  • کتاب های الکترونیک اورجینال
  • هاردکپی کتاب های سخت افزار
  • کتب چشم پزشکی زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک
  • خرید کتاب های زبان اصلی علم شیمی
  • هاردکپی کتاب های سرمایه گذاری
  • خرید منابع پزشکی اورجینال
  • دانلود فایل های زبان اصلی بیماری های مغز و اعصاب
  • دانلود فایل های زبان اصلی خودرو