تاپس بلاگ

خرید کتاب از گوگل
چاپ کتاب PDF
خرید کتاب از آمازون
خرید کتاب زبان اصلی
دانلود کتاب خارجی
دانلود کتاب لاتین
گت بلاگز وب‌گردی انگیزه‌های تروریست شدن چیست؟

برخلاف دانشمندان و جامعه‌شناسان علوم سیاسی که علاقمند به زمینه‌های سیاسی و اجتماعی مطالعه گروه‌های تروریستی هستند، معدود روانشناسانی که تروریسم را مطالعه می

انگیزه‌های تروریست شدن چیست؟

به گزارش گروه وبگردی گروه تحریریه سایت جوان؛ علی رغم دانشمندان و جامعه‌شناسان علوم سیاسی که علاقمند به زمینه‌های سیاسی و اجتماعی مطالعه گروه‌های تروریستی هستند، معدود روانشناسانی که تروریسم را مطالعه می‌کنند زیاد به سطح تحلیل خرد یعنی تروریست انفرادی یا گروه تروریستی علاقمند هستند. رویکرد روانشناختی به مطالعه تروریست‌ها به طور کلی، عضوگیری و دعوت آن‌ها به گروهک‌های تروریستی، شخصیت‌ها، باورها، نگرش‌ها، انگیزه‌ها و مشاغل آن‌ها به عنوان تروریست می‌پردازد.

این پژوهش علاوه بر بهره‌گیری از علوم سیاسی و جامعه‌شناسی، با کمک قواعد روانشناسی در تلاش است به شرح انگیزه تروریست و پاسخ به سوالاتی از قبیل: چه کسی تروریست می‌شود و چه نوع افرادی به گروهک‌های تروریستی می‌پیوندند و اعمال خشونت‌آمیز هولناکی را آشکارا مرتکب می‌شوند بپردازد.

اگرچه تلاش‌های بسیاری جهت توضیح تروریسم از منظر روانپزشکی یا روانشناختی شده است هست؛ ویلکینسون خاطرنشان می‌کند که روانشناسی و عقاید تروریست‌ها به حد کافی کند و کاو نشده است.

انگیزه‌های تروریست شدن چیست؟

طبق گفته روانشناس مکس ول تیلور (۱۹۹۸)، اکثر تحلیل‌های روانشناختی تروریست‌ها و تروریسم کوشیدند به آنچه که به تروریست انگیزه می‌دهد توجه کنند یا ویژگی‌های شخصی یک تروریست را توصیف کنند. با فرض اینکه بتوان تروریست‌ها را از طریق این ویژگی‌ها شناسایی کرد. با این وجود، هرچند درکی از قالب ذهنی تروریست کلید فهم چرایی و چگونگی تروریست شدن یک شخص هست، روانشناسان بسیاری قادر نبودند آن را به قدر کافی توضیح دهند.

درواقع، به نظر می‌رسد یک توافق کلی وجود داشته باشد بین روانشناسانی که این عنوان را بررسی کردند. توافق بر این است که هیچ قالب ذهنی تروریستی وجود ندارد و البته این دیدگاه، خود نیاز به توضیح دارد.

عنوان قالب ذهنی تروریست در کنفرانس رَند با عنوان «تروریست» مطرح شد که به وسیله برایان ام. جنکینز هماهنگ و در سپتامبر ۱۹۸۰ برگزار شده است بود. اطلاعاتی که راجع به قالب‌های ذهنی تروریست در آن کنفرانس جمع آوری شد اشخاص و گروه‌ها را به عنوان بخشی از یک گروه در نظر گرفت. این مذاکره نشان داد آنچه راجع به اهمیت قالب‌های ذهنی تروریست ها، اهداف و پیامدهایشان، اهمیتشان جهت جذب نیرو، ایدئولوژی، روابط رهبر و پیرو، سازمان، تصمیم گیری در رابطه با اهداف و تاکتیک ها، شدت یافتن خشونت و تلاش‌های انجام شده است به وسیله تروریست‌های سرخورده جهت خارج شدن از گروه تروریستی آشکار شده است چقدر ناچیز بوده.

اگرچه پژوهش پیش رو به بررسی این ابعاد قالب ذهنی تروریست پرداخته، آن را در چهارچوب مقتضیات تحمیلی کلی تری انجام داده هست. تحقیق و تحلیل زیاد بر پایه‌ای نظام یافته‌تر و دقیق‌تر به منظور تمرکز همه جانبه‌تر بر مفهوم قالب ذهنی تروریست و تبدیل آن به روش مناسب تری جهت توصیف گروه‌های تروریستی و رهبران مورد نیاز خواهدبود.

برخلاف دانشمندان و جامعه‌شناسان علوم سیاسی که علاقمند به زمینه‌های سیاسی و اجتماعی مطالعه گروه‌های تروریستی هستند، معدود روانشناسانی که تروریسم را مطالعه می

تلاش هایی که با نشانه توضیح تروریسم در چهارچوب روانشناسی محض صورت گرفته عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی واقعی که هر لحظه مبارزان افراط گرا را برانگیخته و نیز احتمال اینکه متغیرهای زیستی یا فیزیولوژیکی می‌توانند در رساندن یک شخص به مرحله ارتکاب عمل تروریستی نقش داشته باشند نادیده می‌گیرد.

اگرچه این پژوهش مقداری متن چندرشته‌ای جهت مطالعه تروریست و تروریسم فراهم آورده هست؛ لیکن در درجه اول به رویکرد اجتماعی می‌پردازد. ناتسون (۱۹۸۴)، مدیر اجرایی انجمن بین المللی روانشناسی سیاسی تا وقت درگذشتش در سال ۱۹۸۲، پروژه تحقیقاتی بین المللی گسترده‌ای در زمینه روانشناسی سیاسی تروریسم انجام داد. فرض مهم درخصوص تروریست هایی که او عمیقا ارزیابی کرده بود این بود «اعمال بی رحمانه آن‌ها از احساس خشم و ناامیدی ناشی می‌شود که این باور پدیدآورنده آن است که جامعه اجازه هیچ دسترسی دیگری به فرایندهای انتشار اطلاعات و ایجاد خط مشی نمی‌دهد.»

دشواری پژوهش در زمینه روانشناسی تروریسم

یک علت عمده فقدان پژوهش‌های روان سنجی تروریسم این است که محققین دسترسی مستقیم بسیار کمی، حتی یک مورد، به تروریست‌ها حتی آن هایی که زندانی هستند دارند. یک محقق به ندرت دسترسی خاصی به یک گروه تروریستی پیدا کرده هست؛ ولی معمولا به بهای به خطر انداختن اعتبار تحقیقش.

عبارات مهم : سیاسی
حتی اگر محققی اجازه یابد تا با یک تروریست محبوس مصاحبه نماید، این چنین مصاحبه‌ای ارزش و اعتبار محدودی با نشانه نتیجه گیری کلی خواهدداشت. زیاد تروریست ها، از جمله افراد زندانی، از آشکارکردن رازها عملیاتی گروه به بازجویانشان اکراه خواهندداشت، چه برسد به روزنامه نگاران یا محققین دانشگاهی که تروریست‌ها احتمالا به آن‌ها به عنوان نمایندگان «نظام» یا حتی شاید مامور ضداطلاعات در لباس مبدل می‌نگرند.

حتی اگر تروریست‌ها رضایت بدهند تا در این چنین شرایطی مصاحبه شوند، احتمالا در پاسخگویی چندان صادق نخواهندبود. به عنوان مثال، اکثر زندانیان بریگادهای سرخ ظاهرا از مصاحبه با محققین اجتماعی آلمان غربی سر باز زدند. اندک محققین یا تروریست‌های سابق افشاگری هایی از گروه‌های تروریستی را به رشته تحریر در می‌آوردند. احتمال تلافی جهت آن هایی که مرتکب این عمل می‌شوند وجود دارد.

به عنوان مثال، گروه ببرهای تامیل، یک فعال ضدگروه به نام سباراتنام سبالینگام را در تاریخ ۱ مه ۱۹۹۴ در پاریس، به ضرب گلوله به قتل رساند تا از انتشار کتاب ضدببرهای تامیل جلوگیری به عمل آورد. ببرهای تامیل همین طور دکتر رجانی تیراناگاما، اهل تامی و یکی از چهار نویسنده سریلانکایی کتاب پالمیراه شکسته را به قتل رساند.

شیوه پیوستن به یک گروه تروریستی

افرادی که به گروه‌های تروریستی می‌پیوندند اغلب بدون کار هستند، افرادی بی تفاوت به اجتماع که از جامعه کناره گرفتند. اشخاصی با تحصیلات کم، مانند جوانان در محله‌های زاغه نشین الجزایر یا نوار غزه، ممکن است از فرط کسالت و بی حوصلگی و اشتیاق به یک ماجراجویی پرحادثه در طلب آرمانی که آن را حق به شمار می‌آوردند بخواهند به یک گروه تروریستی بپیوندند.

برخی افراد ممکن است تن‌ها به شوق استفاده از مهارت‌های خاصشان، مانند ساختن بمب ترغیب شده است باشند. جوانان تحصیل کرده‌تر زیاد ممکن است با اعتقاد سیاسی یا مذهبی خالص ترغیب شده است باشند. فردی که در کشورهای غربی تروریست می‌شود معمولا هم متفکر است و هم آرمانگرا. معمولا این جوانان سرخورده، تحصیل کرده یا بی سواد، درگیر اعتراضات و مخالفت‌های گاه و بی گاه می‌شوند. اعضای بالقوه گروه تروریستی اغلب اوقات به عنوان هوادار گروه شروع به کار می‌کنند. اعضای تازه اغلب از تشکیلات پشتیبانی، مانند گروه‌های حامی زندانیان یا گروه‌های طرفدار فعال دانش آموزی می‌آیند.

انگیزه‌های تروریست شدن چیست؟

فرد از هواداری به طرفداری بی اراده عوض کردن رویه می‌دهد. اغلب اوقات، درگیری خشونت آمیز با پلیس یا سایر نیروهای امنیتی فرد از پیش بی تفاوت شده است نسبت به جامعه را به پیوستن به یک گروه تروریستی ترغیب می‌کند. هرچند شرایط عوض کردن می‌کند؛ نتیجه نهایی این روند تدریجی این است که شخص، اغلب با کمک اعضای خانواده یا دوستی با رابط‌های تروریست، به تروریسم روی می‌آورد. با این وجود، عضویت در یک گروه تروریستی شدیدا گزینشی است.

طی دوره‌ای به طول یک سال یا بیشتر، عضو تازه عموما به شیوه‌ای آرام و تدریجی به سمت عضویت کامل در گروه تروریستی قدم بر می‌دارد. فردی که از اجتماع کناره می‌گیرد تن‌ها می‌تواند به جای تروریست شدن راهب یا معتکف شود. شخص جهت تروریست شدن ابتدا باید ترغیب شود.

با این وجود، داشتن انگیزه صحیح نیز کافی نیست. تروریست آینده، نیاز دارد موقعیت پیوستن به یک گروه تروریستی را داشته باشد و همانند اکثر جویندگان شغل، زن یا مرد، باید جهت گروه تروریستی، که گروه بسیار منحصر به فردی است قابل قبول باشد. در نتیجه، اعضای تازه نه تن‌ها بایستی شخصیتی داشته باشند که به آن‌ها مکان سازگار بودن با گروه را بدهد، بلکه در وضع ایده آل مهارت‌های خاصی که از نظر اعضای گروه تروریست، جهت مثال مهارت کار با اسلحه یا مهارت‌های ارتباطی را داشته باشند.

روانشناسی پیوستن به گروه تروریستی بسته به نوع گروه متفاوت هست. فردی که به یک گروه تروریستی دولت ستیز یا مارکسیست لنینیست می‌پیوندد احتمالا قادر نخواهدبود روی هیچ پشتیبانی اجتماعی، به جز نکوهش اجتماعی حساب کند، در حالی که فردی که به یک گروه تجزیه طلب قومی مانند ETA (تشکیلات جدایی طلب و ملی گرای مسلح در شمال اسپانیا و جنوب غرب فرانسه) یا IRI (ارتش جمهوری خواه ایرلند) می‌پیوندد از پشتیبانی اجتماعی قابل ملاحظه و حتی احترام در منطقه بسته قومی برخوردار خواهدشد.

روانشناس اریک دی شاو جهت آنچه «الگوی مسیر شخصی» نامیده است علت محکمی ارائه می‌کند که تروریست‌ها به وسیله آن وارد حرفه جدیدشان می‌شوند. اجزای این مسیر مشمول بر مراحل اجتماعی شدن اولیه، صدمات خودپسندانه، حوادث تشدیدشده، مواجهه خاص با پلیس و ارتباطات شخصی با اعضای گروه تروریستی می‌شود، آن طور که در ادامه می‌آید: الگوی مسیر شخصی نشان می‌دهد تروریست‌ها از جمعیتی در بین مردم گزینش می‌شوند که از آسیب زودهنگام به عزت نفسشان لطمه خورده باشند.

فعالیت‌های سیاسی متعاقب آن‌ها با اعتقادات اجتماعی لیبرال خانواده هایشان سازگار می‌شود، اعتقادات سیاسی خانواده همچنین می‌تواند این افراد را نسبت به فشارهای اقتصادی و سیاسی حساس نماید که به طور ذاتی در سرتاسر جامعه مدرن وجود دارد. به عنوان یک گروه، به نظر می‌رسد آن‌ها در کسب جایگاه سنتی مطلوب در جامعه موفق نبوده اند که این خود در سرخوردگی آن‌ها سهیم بوده است.

برخلاف دانشمندان و جامعه‌شناسان علوم سیاسی که علاقمند به زمینه‌های سیاسی و اجتماعی مطالعه گروه‌های تروریستی هستند، معدود روانشناسانی که تروریسم را مطالعه می

لزوم مهم تعلق داشتن به یک گروه تروریستی نشانه یک هویت روانشناختی ناقص یا چندپاره است (در اصطلاح کوهات، یک «خودگروه» معیوب یا چندپاره). جالب اینکه، اعمال نیروهای امنیتی یا پلیس به عنوان جنبش کننده فعالیت سیاسی خشونت آمیز بیشتری به وسیله این اشخاص ذکر می‌شود و اغلب اوقات ارتباطی شخصی با تروریست‌های دیگر است که منجر به عضویت در یک گروه خشن می‌شود.

سازمان‌های تروریستی در دنیا در حال توسعه، به طور فزاینده ای، اعضای جوان تری را به خدمت فرا می‌خوانند. لیکن تن‌ها الگو جهت این جوانان اغلب اوقات تروریست‌ها و چریک‌ها هستند. به عنوان مثال، ابونضال توانست جوانان بی تفاوت، درمانده و بی سوادی را به خدمت بگیرد که از اینکه می‌توانستند هویتشان را به همراه گروهی تعیین کنند که به وسیله شخصی معروف، ولی مرموز هدایت می‌شود هیجان زده بودند.

طی دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، هزاران داوطلب مسلمان خارجی (براساس اطلاعات پژوهش جین ۱۴۰۰۰) خشمگین، جوان، و متعصب افغان و از بسیاری کشورهای دیگر، از جمله ایالات متحده گروه گروه به کمپ‌های آموزشی در افغانستان یا منطقه مرزی پاکستان آمدند تا هنر رزم را بیاموزند. آنان از سن ۱۷ تا ۳۵ سال نوسان داشتند. بعضی تحصیلات دانشگاهی داشتند ولیکن اکثرا جوانان بی سواد، بدون کار و بدون هیچ آینده‌ای بودند.

زنی که برمبنای صلاحیت‌ها و انگیزه اش به استخدام یک گروه تروریستی در می‌آید احتمالا همراهانش به طور حرفه‌ای تری با وی برخورد می‌کنند نسبت به شخصی که تلقی شده است در این زمینه بی بهره هست. دو تن از هواپیما ربایان PFLP (جنبش خلق جهت آزادی فلسطین) پرواز ساینا ۵۱۷ از بروکسل به مقصد تل آویو در تاریخ ۸ مه ۱۹۷۲، تِرِس هالسا، ۱۹ ساله، و ریما تاننوس، ۲۱ ساله، شخصیت‌های کاملا متفاوتی داشتند.

انگیزه‌های تروریست شدن چیست؟

تِرس دختر یک خانواده عرب از طبقه متوسط، یک دانش آموز پرستار بود که از طریق یک هم کلاسی به عضویت فتح درآمد و در شرکت به خوبی ارزیابی می‌شد. ریما، یتیمی با هوش متوسط، معشوقه یک دکتر شد که او را با مواد مخدر آشنا کرد و به استخدام فتح درآورد. او به بعضی از اعضای فتح کاملا وابسته شد که او را مورد سوءاستفاده جسمی و معنوی قرار دادند.

گروه‌های تروریستی متفاوت اعضای جدید- زن و مرد- را از شرکت هایی جلب می‌کنند که قانونی هستند. به عنوان مثال، کارکنان ETA (تشکیلات جدایی طلب و ملی گرای مسلح در شمال اسپانیا و جنوب غرب فرانسه) می‌توانند اعضای اجیزان باشند (پیمان زنان!) – یک جنبش فمنیست که به شاخه سیاسی ETA ملحق شد؛ حزب هنری باتاسونا (توافق همگانی)؛ یا یک گروه عفو عمومی خواستار آزادی اعضای ETA.

ظاهرا تعدادی از زنان، هنگامی که با گروه عفو عمومی کار می‌کردند، به خاطر بدرفتاری با زندانیان مستاصل می‌شوند و نتیجه گیری می‌کنند که تن‌ها راه حل مقابله به مثل است و آن را با پیوستن به ETA انجام دادند. تیکسی کیا، یک عضو ETA که در ۲۰ سالگی به گروه پیوسته، به مک دونالد گفت: «به نظر می‌رسید که زنان خیلی زیاد از مردان از نظر احساسی با مصائب زندانیان درگیر می‌شدند و هنگامی که از پشتیبان به چریک تبدیل شدند، آشکار شد که حس عمیق‌تر تعهدشان را با خود به میدان جنگ بردند.»

تروریست به عنوان بیمار روانی

یک کلیشه مرسوم این است که فردی که چنین اعمال شنیعی مانند قرار دادن بمب در هوایپما، منفجر کردن یک وسیله نقلیه در یک خیابان شهر، یا پرتاب نارنجک به داخل یک کافه شلوغ کنار خیابان را مرتکب می‌شود غیرعادی است.

آسیب شناسی اعصاب و روان در رویکرد روانشناختی نسبت به شخصیت تروریست‌ها جهت گیری غالب هست. همان طور که تیلور اشاره می‌کند، به طور معمول، دو رویکرد روانشناختی بنیادی به منظور درک تروریست‌ها به کار برده شده است است: تروریست یا به عنوان بیمار معنوی یا فردی متعصب تلقی می‌شود. از نظر والتر لاکوئر (۱۹۷۷: ۱۲۵) «تروریست‌ها متعصب هستند و تعصب غالبا موجب بی رحمی و دگرآزاری می‌شود.»

تروریست به عنوان متعصب انتحاری

تروریست به عنوان متعصب، بر خصوصیات منطقی تروریست تاکید می‌کند. شخصی برنامه ریز و منطقی که پاداش هایش ایدئولوژیکی و سیاسی هستند تا مادی. این رویکرد بر اینکه تروریست‌ها اغلب افرادی به درستی تحصیل کرده و مستعد تحلیل‌های پیچیده هستند صحه می‌گذارد؛ اگرچه شدیدا مغرضانه و پر از لفاظی و سیاسی هستند.

علی رغم منشا مذهبی این واژه، اصطلاح «تعصب» در کاربرد امروزی، از زمینه مذهبی وسیع‌تر گرفته تا به عقاید افراطی عمومی تری اشاره کند. تروریست اغلب اوقات به عنوان شخصی متعصب نامیده می‌شود، به خصوص در اقداماتی که منجر به خودکشی می‌شود. اگرچه تعصب منحصر به تروریسم نیست، مانند «تروریسم»، یک اصطلاح تحقیرآمیز است.

در اصطلاح روانشناسی، مفهوم تعصب معانی ضمنی از بیماری معنوی را انتقال یافته می‌کند. ولیکن، تیلور (۱۹۸۸: ۹۷) یادآور می‌شود، تعصب «مقوله مربوط به تشخیص در بیماری معنوی نیست. بنابراین، او اعتقاد هست، فرضیاتی که معمولا در مورد ارتباط بین تعصب و بیماری ذهنی تصور می‌شود… بی ربط به نظر می‌رسد.» اغلب به نظر می‌رسد متعصب دنیا را از چشم انداز خاصی در منتهاالیه یک زنجیره می‌نگرد.

ایدئولوژی تروریست‌ها یا ادراک مذهبی

تروریست‌ها دنیا را مانند اعضای حکومت‌ها یا جامعه مدنی درک نمی‌کنند. نظام اعتقادی ایشان به تعیین استراتژی آن‌ها و چگونگی تصویر العمل به سیاست‌های دولت کمک می‌کند. همان طور که مارتا کِرنشاو (۱۹۸۸: ۱۲) اظهار داشته، «فعالیت‌های سازمان‌های تروریستی بر مبنای تفسیری ذهنی از دنیا به جای واقعیت عینی است.»

متغیرهایی که نظام اعتقاد آن‌ها را شکل می‌دهد مشمول بر محیط‌های سیاسی و اجتماعی آن ها، سنت‌های فرهنگی، و فعالیت‌های داخلی گروه‌های مخفی ارزش هست. ایمان آن‌ها ممکن است به طور کلی جهت جامعه غیرمنطقی یا وهمی به نظر آید، ولیکن شاید تروریست‌ها با این وجود در تعهدشان به عمل براساس ایمانشان منطقی عمل کنند.

انگیزه زنان به تروریسم

چه چیز به زنان انگیزه تروریست شدن می‌دهد؟ گالوین می‌گوید زنان که آرزوی بزرگ گراتر از مردان هستند، احتمال دارد زیاد به ارتکاب اعمال تروریستی سوق داده شوند. در پاسخ به عدم موفقیت در دست یافتن به عوض کردن یا تجربه فوت یا آسیب دیدن فرد مورد علاقه شان.

گالوین همچنین استدلال می‌کند که زن تروریست با انگیزه‌ها و انتظارات متفاوت تری از مرد وارد عرصه تروریسم می‌شود. علی رغم مردان که گالوین آن‌ها را اغواشده در تروریسم با وعده «قدرت و جلال» توصیف می‌کند، زنان «مجذوب وعده‌های زندگی بهتر جهت فرزندانشان می‌شوند و به شوق برطرف ساختن نیازهای مردمی که به وسیله یک حکومت خودسر برطرف نمی‌شود» تروریسم را در پیش می‌گیرند.

با در نظر گرفتن این که زنان نسبت به مردان شانس کمتری جهت تجربه به موقع کار با اسلحه را دارند، بنابراین عضویت در گروه‌های تروریستی جهت زنان فرآیند پرکارتری نسبت به مردان هست؛ لیکن زنان نکات بیشتری جهت یادگیری دارند.

از نظر سوزانا رونکُن، یکی از معروف‌ترین و خشن‌ترین تروریست‌های ایتالیا در دهه ۱۹۷۰، توانایی ارتکاب خشونت هیچ ارتباطی با جنسیت ندارد؛ بلکه، شخصیت فرد، سابقه و تجربه بسی مهم‌تر هست. رفاقت عامل ترغیب کننده دیگری جهت زنان در پیوستن به گروه تروریستی هست. فمینیسم نیز ایدئولوژی ترغیب کننده جهت بسیاری از زنان تروریست بوده هست. بسیاری از آنان از جوامعی آمده بودند که زنان در آن‌ها سرکوب می‌شوند، مانند کشورهای خاورمیانه و کره شمالی یا کشورهای کاتولیک مانند آمریکای لاتین، اسپانیا، ایرلند و ایتالیا و حتی آلمان.

منبع:میزان

انتهای پیام/

واژه های کلیدی: سیاسی | تروریست | تروریسم | تروریستی | تروریست ها | گروه تروریستی | گروهک های تروریستی | انتحاری

نویسنده : topsblog

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب خارجی pdf
  • جعبه هدیه کتاب
  • خرید کتاب خارجی
  • کتاب اورجینال
  • چاپ کتاب آمازون
  • افست کتاب لاتین
  • خرید کتاب کاغذی از آمازون
  • چاپ کتاب اورجینال
  • چاپ کتاب لاتین
  • کتب خلبانی زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک کوانتومی
  • کتاب های الکترونیک اورجینال
  • هاردکپی کتاب های سخت افزار
  • کتب چشم پزشکی زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک
  • خرید کتاب های زبان اصلی علم شیمی
  • هاردکپی کتاب های سرمایه گذاری
  • خرید منابع پزشکی اورجینال
  • دانلود فایل های زبان اصلی بیماری های مغز و اعصاب
  • دانلود فایل های زبان اصلی خودرو