خواهر و برادر ٨ و ۴ساله بعد از خوردن اشتباهی متادون پدرشان مسموم شدند و پسربچه ۴ساله جان خود را از دست داد .

به گزارش گروه وبگردی گروه تحریریه سایت جوان، بی احتیاطی والدین به قیمت از دست رفتن جان یک کودک تمام شد. علی، پسربچه ۴ساله ورامینی قربانی بی مبالاتی پدر و مادرش شد. این کودک همراه با خواهر بزرگترش لیدا بعد از مصرف اشتباه متادون با علایم مسمومیت شدید به بیمارستان لقمان پایتخت کشور عزیزمان ایران انتقال یافته شدند، ولی با وجود تلاش تیم پزشکی، علی به علت شدت مسمومیت جان باخت. لیدا، خواهر علی از فوت نجات پیدا کرد.

چهارشنبه شب بود که مادری سراسیمه کودک ۴ساله اش را به بیمارستان لقمان رساند و از پزشکان این بیمارستان جهت نجات جان فرزندش درخواست کمک کرد. علی، پسربچه ۴ساله با علایم مسمومیت شدید در بخش اورژانس این مرکز درمانی خوابیدن شد. تیم پزشکی بلافاصله کارها اولیه جهت نجات جان این کودک را شروع کرد، ولی شدت مسمومیت علی به حدی اوج بود که با وجود همه اقدمات درمانی؛ علی بعد از چند ساعت دست و پنجه نرم کردن با مرگ، درنهایت نتواست مقاومت کند و روی تخت بیمارستان جان داد. همزمان با تلاش پزشکان جهت نجات جان علی، لیدا خواهر علی هم در اورژانس بیمارستان با علایمی شبیه به برادرش دچار مسمومیت شد. لیدا دختر ٨ساله خیلی سریع کنار برادرش خوابیدن و تلاش ها جهت نجات او شروع شد. کادر درمانی این بیمارستان به طور همزمان جهت نجات جان این برادر و خواهر وارد عمل شدند که درنهایت با تلاش کادر درمانی لیدا از فوت نجات پیدا کرد، ولی علی پسر کوچکتر این خانواده جانش را از دست داد. با توجه به مشکوک بودن این حادثه، بیمارستان کلانتری ١١٢ ابوسعید را در جریان قرار داد و ماموران هم بلافاصله عنوان را به بازپرس کشیک قتل پایتخت کشور عزیزمان ایران اعلام کردند. ساعت ٢١:٣٠ خبر فوت مرموز علی به بازپرس منافی آذر اطلاع داده شد. براساس بیانات ماموران، علی به وسیله مادرش به بیمارستان لقمان انتقال یافته شده است و بعد از دقایقی جان خودش را از دست داده بود. با توجه به فوت مرموز علی، بازپرس کشیک قتل پایتخت کشور عزیزمان ایران دستور بازداشت مادر علی را صادر کرد.

مسمومیت متادونی علی و لیدا

عبارات مهم : ایران

این مادر بعد از سه روز بازداشت در اداره آگاهی، ظهر دیروز به دادسرای جنایی پایتخت کشور عزیزمان ایران انتقال یافته شد و در برابر بازپرس منافی آذر قرار گرفت. او در اظهاراتش به بازپرس پرونده گفت: «من منزل نبودم، همسرم تماس گرفت و گفت که علی روی پایش بند نیست، حالش بد هست. لیدا هم کمی بی حال هست. من هم نزدیک منزل بودم؛ به سرعت خودم را به فرزند رساندم، آژانس گرفتم و علی و لیدا را بردم به درمانگاهی در قلعه نو، ولی پزشکان آن جا گفتند علی باید هرچه سریع تر به بیمارستان لقمان انتقال یافته شود. من هم به سرعت با همان ماشین به سمت پایتخت کشور عزیزمان ایران حرکت کردم. هنگامی که به بیمارستان رسیدیم علی تقریبا بی حال بود. او را خوابیدن کردند. همان موقع حال لیدا هم بد شد. من به یکی از پرستارهای اورژانس گفتم که لیدا هم حالش خراب شده، او را هم خوابیدن کردند، بعد از چند دقیقه به من گفتند که نتوانستند جهت علی کاری انجام دهند و او تمام کرده است.» او در ادامه اظهاراتش گفت: «علی و دخترم لیدا به اشتباه شربت متادون پدرشان را خورده بودند. من بیرون بودم، خبر ندارم که فرزند ها شربت متادون را از کجا برداشتند، ولی لیدا به من گفت یک ظرف یک بار مصرف در یخچال بود که ما فکر کردیم آب آشامیدنی هست. اول علی خورد، بعدش هم من کمی از آن خوردم. به همین علت هم علی از بین رفت؛ او زیاد از لیدا متادون خورده بوده است.» بعد از این اظهارات، سجاد منافی آذر، بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت کشور عزیزمان ایران دستور بازداشت مادر علی را صادر کرد و تحقیقات در رابطه با این پرونده ادامه دارد.

اعتیاد پدر بلای جان کودک ۴ساله
چند سال است که معتاد شده، بعضی وقت ها که جنس پیدا نمی کند، متادون می خورد. آن طور که لیدا جهت من تعریف کرده مثل این که متادون محسن توی یخچال بوده. من روحم هم از این ماجرا خبر نداشت. من در مسیر منزل بودم که محسن به من خبر داد. من مادر بی احتیاطی نیستم، چه کار باید می کردم، سر کار بودم که این اتفاق افتاد. من که نمی توانم همه چیز را یک تنه کنترل کنم. اینها بخشی از صحبت های مادر علی با «شهروند» است که در ادامه مشروح این گفت وگو را می خوانید:
چند سال داری؟
٣۶ سال
همسرت چند سال دارد؟
محسن ۴۵ساله هست.
چند وقت است که محسن مواد مصرف می کند؟
حدود ٢٠ سال است که درگیر اعتیاد شده است هست. تریاک، شیره، هرویین، شیشه و هر چیزی که دستش برسد مصرف می کند.
کار شوهرت چیست؟
محسن سنگ کار هست، البته زیاد کف کار می کند. سرامیک و سنگ یا کفپوش.
خودت هم کار می کنی؟
بله، من هم چند سال است که در یک کارخانه سرامیک سازی کار می کنم. سرامیک و کاشی جهت طراحی داخلی تولید می کند. آن روز هم از سر کار بازمی گشتم که این اتفاق افتاد.
روز اتفاق دقیقا چه اتفاقی افتاد؟
حدود ساعت ٧ بعدازظهر چهارشنبه بود که از سر کار به منزل می رفتم. شوهرم با من تماس گرفت و گفت علی بی حال و بی قرار است و از من خواست که سریعا به منزل بروم و علی را به درمانگاه ببرم. هنگامی که به منزل رسیدم محسن به من گفت که احتمالا علی اشتباهی متادون خورده هست. من سریع آژانس گرفتم. تاکسی سرویس سرکوچه هست، خیلی سریع رسید و من علی را با خودم بردم. منزل ما طالب آباد ورامین هست. نزدیک ترین مرکز درمانی به ما درمانگاه قلعه نو هست. علی را به آن جا بردم. دکتر به من گفت باید معده علی شست وشو داده شود وبه همین خاطر باید او را به بیمارستان ببرم. در همین هنگام شوهرم محسن دوباره با من تماس گرفت و گفت به احتمال زیاد دخترم لیدا هم متادون مصرف کرده هست. من خیلی سریع با آژانس به سمت منزل بازگشتم و لیدا را هم از منزل برداشتم و به سمت بیمارستان لقمان در پایتخت کشور عزیزمان ایران رفتیم. در راه لیدا چند بار حالش بد شد. به بیمارستان رسیدیم، در بیمارستان دقایقی از پذیرش علی نگذشته بود که جان خودش را از دست داد، ولی لیدا بعد از خوابیدن شدن و شست وشوی معده حالش بهتر شد.
همین دو فرزند را داری؟
نه من و محسن ۵ فرزند داریم.
لیدا و علی چهار متادون مصرف کرده بودند؟
لیدا به من گفت که شربت متادون را از داخل در یخچال برداشته و چون داخل بطری آب معدنی بوده آن را به اشتباه به جای آب خورده اند. من باید چیکار می کردم؟ من یک زنم با این همه بدبختی، منزلم هم نبودم، هیچ کس هم حواسش به این فرزند ها نبوده هست. من هر کاری که وظیفه یک مادر بوده را انجام دادم. به جای این که محسن را بگیرند من را بازداشت کردند.
یعنی شوهر شما در فوت علی مقصر است؟
مقصر که است البته محسن فرزند هایش را خیلی دوست دارد؛ ولی امان از مواد. اعتیاد محسن همه زندگی ما رو گرفته هست. کار درست و حسابی که ندارد، مرتب هم بداخلاقی می کند، این هم از شربت متادونش که جان فرزند ۴ساله ما را گرفت. اعتیاد محسن ما را منزل خراب کرد.
همسر شما هر لحظه متادون را داخل یخچال می گذاشت؟
نه؛ ما در داخل منزل بنایی داشتیم و محسن شربت متادون را داخل یخچال گذاشته بود.
محسن جهت ترک اعتیاد متادون مصرف می کند؟
نه او همه چیز می زند. از تریاک شیره گرفته تا حشیش و شیشه و بنگ، هنگامی که هم که چیزی جهت مصرف پیدا نکند، شربت متادون می خورد.
و حرف آخر؟
الان سه روز است که من بازداشت شدم. پسر ۴ساله ام از دست رفته و شوهرم که حتی به خودش زحمت نداده پیگیر کار من باشد. محسن آن قدر بی غیرت است که در این چند روز پیگیر کار من نشده است و حتی زمانی که به او گفتم فرزند ها را با هم به بیمارستان ببریم، قبول نکرد و گفت خودت برو. هنگامی که به او گفتم علی در بیمارستان تمام کرده هست، انگار نه انگار. اعتیاد همه چیز محسن را گرفته هست.

اعتیاد فقط زندگی یک نفر را تباه نمی کند

سعیدخراطها، آسیب شناس اجتماعی با اشاره به آسیب های غیرمستقیم اعتیاد و قربانیان خاموش این آسیب مهم اجتماعی به «شهروند» می گوید: «اعتیاد فقط زندگی یک نفر را تباه نمی کند. این پدیده شوم علاوه بر فرد معتاد، خانواده، اطرافیان و حتی کل جامعه را مسموم می کند. در اشکال مختلف.» او ادامه می دهد: «در این پرونده قصور والدین عامل مهم فوت کودک هست. پدر درگیر اعتیاد چندین ساله است و مادر هم جهت تأمین مخارج زندگی کار می کند، چنین خانواده ای هر لحظه می تواند آبستن حوادث هولناکی باشد. پدری که درگیر خواب خماری یا چرت نشئگی هست، دیگر نمی تواند به درستی از فرزنداش مواظبت کند.»
این کارشناس حوزه خانواده و اعتیاد اعتقاد است: «متادون درمانی یک روش ترک اعتیاد نافرجام است که طی یکی دو دهه گذشته ناکارآمدی خودش را نشان داده هست. این ماده قرار بود که واسط بین قطع مصرف موادمخدر پرخطر و ترک کامل اعتیاد باشد، ولی در عمل بسیاری از معتادان گرفتار متادون شدند. در حال حاضر انبوهی از افراد وجود دارند که به جای ترک کامل اعتیاد، به متادون اعتیاد شدیدی پیدا کرده اند. متاسفانه این ماده بلای جان آدم های بی گناه زیادی شده است است.» خراطها با اشاره به زیاد کردن مسمومیت در اثر مصرف متادون می گوید: «من طی چند ماه اخیر با چندینه مورد مسمومیت حاد این ماده از نزدیک برخورد داشته ام. همین چند روز پیش هم پدر یکی از دوستان قدیمی من هم دقیقا مثل این پرونده به اشتباه یک شیشه متادون را خورد و الان در کما هست. متاسفانه این ماده هیچ کمکی به درمان معتادان نکرده است و خودش به نوعی به اعتیاد تبدیل شده است هست. ضمن این که جهت افراد عادی که با معتادان زندگی می کنند یا در ارتباط هستند خطرات زیادی ایجاد می کند.» به گفته این آسیب شناس: «متادون این ماده مخرب و اعتیادآور در همه جا پیدا می شود و دسترسی به آن هر روز راحت از قبل هست؛ در همه عطاری ها پیدا می شود، دیگر کسی جهت تهیه آن زحمت مراجعه به کلینیک های ترک اعتیاد را هم به خودش نمی دهد. کسی که هوشیاری کاملی دارد، هر لحظه می تواند با این ماده به انسان های دیگر ضربه بزند.»

منبع:شهروند

انتهای پیام/