رئیس شرکت انرژی اتمی گفت:در خاطرات سیاسی یک سری امور است که تا آخر عمر نمی‌توان بیان کرد. خیلی از چیزها است که نمی‌شود گفت. لذا اینها مکتوم می‌ماند. خیلی‌ها می
صالحی: سال اول ابتدایی مردود شدم/ به پدرم گفتم می خواهم سیگار بفروشم/ در خاطرات سیاسی یکسری امور را تا آخر عمر نمی توان بیان کرد
عبارات مهم : تاریخ
به گزارش ایلنا، علی اکبر صالحی در مراسم رونمایی از کتابش گفت: ابتدا جا دارد صمیمانه از بانیان این جلسه تقدیر کنم. در مورد خیلی از صحبت هایی که دوستان صمیمانه و بدون شائبه گفتند من می دانم لایق آن نیستم. این هم یکی از الطاف الهی هست. انسان ها در دورن خود بصیرت دارند. ممکن است انسان به دیگران واقعیت را نشان ندهد ولی خودش واقعیت را می داند.
وی افزود : ما هر کدام بشر هستیم و نواقص و کمالات خود را داریم، از اینکه توفیق دارم در این محفل حضور داشته باشم خوشحالم. این محفل را محفل دل ها می دانم. سخن گفتن در چنین جمع فرهیخته ای مسئله هست. جهت نوشتن کتاب، من کتاب های خاطرات متعددی را خواندم. در علم خودخواهی و مداحی نیست و باید آنچه حقیقت به شما می گویند منعکس کنید. در علم آرزو را نمی توان بیان کرد ولی هنگامی که به کتاب های سابجکتیو می رسید مساله مسئله می شود. در خصوص کتاب خاطرات کار به این علت مسئله است که اگر بخواهید بیان تجارب و احساسات کنید تجربه شخصی من این بوده که در فرهنگ شرقی بیان نواقص شخصی مطلوب نیست. می گویند آیا می نویسی؟ ولی غربی ها برعکس می نشینند و روی نواقص خود تاکید دارند.
سال اول ابتدایی مردود شدم/ در خاطرات سیاسی یکسری امور را تا آخر عمر نمی‌توان
صالحی تاکید کرد: در این کتاب مواردی بود که در مورد آنها توصیه هایی مطرح شد. من سال اول ابتدایی مردود شدم. چون مدرسه را دوست نداشتم. پدر بزرگ من هنگامی که من را جهت عضویت می برد من را می کشید. من فراری بودم. منزل ما در نزدیکی یک بازاری در کاظمین بود. من هر لحظه می دیدم فرزند های هم سن من در مغازه ها کار می کردند و انعام می گرفتند من می گفتم دلم می خواهد انعام بگیرم.
رئیس شرکت انرژی اتمی خاطرنشان کرد: زمانی به پدرم می گفتم من می خواهم کار کنم گفتم می خواهم سیگار بفروشم. به من گفتند در کتاب سیگار را ننویس، در کتاب نوشتند جنس فروختم. آن موقع سیگار چیز بدی نبود همه علما و مراجع سیگار می کشیدند. هنگامی که می خواهید کتاب خاطرات بنویسید با فرهنگ شرقی می گفتند چیزهایی را ننویسید ولی اگر ننویسیم این کتاب رسالتش را انجام نمی دهد.
رئیس شرکت انرژی اتمی گفت:در خاطرات سیاسی یک سری امور است که تا آخر عمر نمی‌توان بیان کرد. خیلی از چیزها است که نمی‌شود گفت. لذا اینها مکتوم می‌ماند. خیلی‌ها می
وی گفت : در مورد خاطرات سیاسی و جدی تر پیچیدگی زیاد هست. در خاطرات سیاسی یک سری امور است که تا آخر عمر نمی توان بیان کرد. خیلی از چیزها است که نمی شود گفت. لذا اینها مکتوم می ماند. خیلی ها می گویند مکتوب کن ولی این کار تحلیل گران تاریخ است که مطالب را استنتاج کنند. هیچ جای دنیا رازها تاریخی را بیان نمی کنند. بعضی پرسشها قابل بیان است ولی احتیاط می کنند چون به بعضی افراد بر می خورد. ناچار شما باید در بیان مطالب مراقب باشید. این هم قید بزرگی است.
صالحی ادامه داد: مطلب بعد حس خودخواهی هست. انسان خودخواه است و می خواهد حب مال و جاه داشته باشد. اگر شما بخواهید کتابی را بیان کنید باز رسالت خود را درست انجام ندادید و چیزهایی را می سازید. در مواردی رعایت انصاف است که غرض کنید ما با کشوری مسئله سیاسی داریم. شما در ملاقاتی که با مقامات آن کشور داشتید مسائلی مطرح کردند می بینید آنها حق گفتند. باید چه بگویید. به عنوان نمونه بگویید فلان کشور متخاصم فلان حرف حق را زد. این بیان عین واقعیت با بی طرفی که بتوان استنتاج درست را ایجاد کرد بر اساس داده های درست سخت است.
مدیر شرکت انرژی اتمی گفت: من هنگامی که وارد وزارت خارجه شدم تنها پرونده مهم، هسته ای بود. یک هفته بعد تونس اتفاق افتاد و لیبی و مصر و الی آخر. خدمت یک فردی رسیدم گفتند چقدر خوش قدم بودی. در جلسه ای راجع به یکی از این کشورها بحث بود یک عزیزی اطلاعاتی ارائه کرد اطلاعات ارائه شده است بر اساس اطلاعات نیرومند ما در وزارت خارجه در تناقض بود. آن فرد که اطلاعات می داد هم شخصیت بزرگی بود. من گفتم وظیفه من این است که بگویم. در وزارت خارجه باید دوربین و ضبط صوت باشد ولو تلخ باشد و باید منعکس شود. هر صدای دلخراشی که شنیده شده است باید منعکس کرد و نباید منظره را روتوش کرد. بر همین اساس گفتم من وظیفه دارم عین چیزی که می دانم بیان کنم که نظر این برادر درست نیست. البته جهت من سنگین تمام شد. چنین مسائلی هم ما داریم که هنگامی که کتابی می نویسی حقیقت را بخواهی آنگونه که است بیان کنی و گاهی این ملاحظات سیاسی در آن نهفته است.
سال اول ابتدایی مردود شدم/ در خاطرات سیاسی یکسری امور را تا آخر عمر نمی‌توان
وی خاطرنشان کرد: آرام آرام باید فرهنگ خود را به گونه ای جا بیاندازیم که بیان این اتفاقات، مشکلی نداشته باشد. اگر در پرسشها سیاسی موردی است باید گفت. کتاب باید خبر هم داشته باشد و صرف یک رمان نباشد که ما رمان وار بخوانیم. کتاب حتی اگر رمان است باید خبر را به طور ضمنی برساند و خبر اصلاحی در ذهن رمان نویس باشد که خواننده آن را بگیرد.
صالحی گفت: کتاب باید خواندنی باشد و حوصله سر بر نباشد. کتاب سیاسی را اگر بخواهیم پر از الفاظ سیاسی باشد فایده ندارد. تلاش کردیم با این کار کششی در کتاب ایجاد کنیم. اگر تاریخ صرف نوشتار گاه شمار باشد شاید مورد استفاده نباشد. ولی اگر تاریخ تبدیل به روایت و داستان شود، مانند کاری که فردوسی کرد دوام تاریخ در ذهن آحاد جامعه زیاد می شود و استفاده از حوادث تاریح بهتر خواهد بود. خبر تحولات تاریخی در جامعه اگر به صورت روایت و داستان باشد عجین می شود با سنت و فرهنگ و ذهن. تاریخ و داستان و روایات باید در هم آمیخته باشد که جایگاه اجتماعی خود را پیدا کند. در این کتاب فصل هایی بوده که جا افتاده است در مورد بعضی از کشورها وقت نشد صحبت کنیم و امیدواریم در بخش های بعدی این کتاب را تکمیل کنیم.
رئیس شرکت انرژی اتمی گفت:در خاطرات سیاسی یک سری امور است که تا آخر عمر نمی‌توان بیان کرد. خیلی از چیزها است که نمی‌شود گفت. لذا اینها مکتوم می‌ماند. خیلی‌ها می
رئیس شرکت انرژی اتمی تاکید کرد: من سه سال در وزارت خارجه بودم. زمانی آمدم که تحولات متعددی رخ داد مثل بیداری اسلامی در منطقه و بحث سفارت انگلیس و ۴۸ نفر گروگان ها در سوریه که می درخواست کردند آنها را اعدام کنند. در لیبی، در هند در بلغارستان هر روز یک مشکلی بود و ما دنبال خبر خوب نبودیم. دوستان ما در وزارت خارجه بسیار افراد با تجربه کارشناس فهیم و کاردان هستند که اگر نبود راهنمایی های آنها قطعا این سه سال با بحران های جدی روبه رو می شدیم.
صالحی یادآور شد: آقای آهنی صحبتی داشتند. سال ۹۰ وارد بحث تحریم های فلج کننده شدیم وزارت خارجه پیشاپیش اتفاق آتی که ممکن بود رخ دهد و کشور را در بن بست قرار دهد، می دید. نامه ای تدوین شد که بسیار تاریخی است.
سال اول ابتدایی مردود شدم/ در خاطرات سیاسی یکسری امور را تا آخر عمر نمی‌توان
این نامه به رهبری نوشته شد در رابطه با این تحریم ها. این نامه هم هشدار نبود بلکه راهکار برون رفت هم داشت. رهبری تقریر خوبی داشتند که موجب افتخار وزارت خارجه است این نامه را اگر بخوانید نشان می دهد وزارت خارجه چقدر بیدار و تیزبین بود و چقدر درست تحلیل می کرد. همان اتفاقات رخ داد و همان راهکارهایی که ارائه شده است بود موجب شد ما در ایام تحریم راه هایی را پیدا کنیم و تحریم را به گونه ای دور بزنیم که فشار آنگونه که انتظار داشتند نباشد. نامه در ابتدای دولت روحانی به جهانگیری رسید و گفتند این نامه بسیار گویا است و ما باید این را راهکار قرار دهیم.
واژه های کلیدی: تاریخ | سیاسی | سیگار | تاریخی | خاطرات | تحریم ها | وزارت خارجه | اخبار سیاسی و اجتماعی
