محمود احمدی نژاد با ارسال نامه ای به رییس دستگاه قضا نشان داد که رویه اخیر او در تلاش جهت به فراموشی سپردن عملکرد ۸ ساله اش در دولت، همچنان ادامه خواهد داشت.
احمدی نژاد: بزگترین مانع لاریجانی جهت کاندیداتوری هستم!
عبارات مهم : سیاسی
اوج توهم نامزد ردصلاحیت شده: من بزرگترین مانع لاریجانی جهت کاندیداتوری هستم!/ فرار به جلو از نوع احمدی نژاد: انگار حقوق ملت را تضییع و به افراد فروانی اجحاف کرده ام!/ نشانه او از نامه نگاری هایش چیست؟
بزگترین مانع لاریجانی جهت کاندیداتوری هستم! / احمدی نژاد
به گزارش گزینش ، نامه مذکور بر سه عنوان پرونده احمدی نژاد، شکایت علی لاریجانی از او و ماجرای بازداشت بقایی متمرکز شده است هست. مطالب مذکور بارها به انحای گوناگون به وسیله احمدی نژاد تکرار شده است اند و از این منظر، حاوی نامه، نکته جدیدی نیست. قابل آینده نگری است که نشانه او از نگارش چنین نامه هایی، نه پیگیری حقوقی و قضایی یک موضوع مشخص، بلکه بهره برداری سیاسی از آن هست. اتفاقی که در سالیان گذشته بارها تکرار شده.
درباره این واکنشها احمدی نژاد، نکات قابل تاملی وجود دارد.
محمود احمدی نژاد با ارسال نامه ای به رییس دستگاه قضا نشان داد که رویه اخیر او در تلاش جهت به فراموشی سپردن عملکرد ۸ ساله اش در دولت، همچنان ادامه خواهد داشت.
اول اینکه او به دنبال به فراموشی سپردن عملکرد غیرقابل دفاع خود هست. بزرگترین انتقاد جریان اصلاح طلب و اعتدالگرا به احمدی نژاد، عملکرد وی در دوران ۸ ساله ریاست جمهوری به خاص در حوزه اقتصادی هست. تصمیمات آنی، شخصی و بدون کارشناسی وی در موارد متعددی باعث افول شاخص های اقتصادی کشور شد.
این تنزل در بدو امر مشخص نبود و بعضا چاشنی پوپولیسم نیز به آن اضافه می شد و ظاهر تصمیمات را جهت توده مخاطبانش موجه می کرد. ولی با گذشت زمان برای بسیاری از مردم مشخص شد که چنین اقداماتی چه تبعاتی داشته. در حوزه بین الملل نیز تصمیمات مشابهی اخذ می شد که نتیجه آن انزوای کشور عزیزمان ایران در جامعه جهانی، دادن بهانه به نهادهای بین المللی جهت تحریم و در نهایت تحت فشار قرار گرفتن کشور بود. اکنون با گذشت ۴ سال از دولت دوم احمدی نژاد، او به جای پاسخ دادن به این بی تدبیری ها، تلاش دارد تا از طریق مطرح و برجسته کردن موضوعاتی بی ربط، اتهامات مهم خود را به ورطه فراموشی بکشاند.
موضوع دوم، عدم ثبات در تصمیمات و موضع گیری های اوست. احمدی نژاد، تا پیش از شهردار شدن در تهران، یک مدیر میانی به شمار می رفت. از قضا در آن دوران از حامیان مرحوم آیت الله هاشمی بود. موارد متعددی از تعریف و تمجیدهای او از آیت الله هاشمی ثبت شده است هست. او در انتخابات مجلس ششم، رییس ستاد آیت الله هاشمی در نارمک بود. در سال ۸۴، بعد از کاندیداتوری در انتخابات، به تصمیم نهایی اصولگرایان در مورد کاندیدای نهایی، پشت پا زد و انصراف نداد. او پیش از ثبت نام در انتخابات هم از طریق محسن هاشمی، از آیت الله هاشمی رفسنجانی کسب وظیفه کرده بود. ولی بعد از پیروزی در انتخابات، با چرخشی ۱۸۰ درجه ای، ناگهان تبدیل به بزرگترین دشمن آیت الله هاشمی شد.
بزگترین مانع لاریجانی جهت کاندیداتوری هستم! / احمدی نژاد
گذشته از این مصداق خاص، احمدی نژاد در ۴ سال اول حضورش در دولت، در مسیر خواست غالب اصولگرایان گام برداشت تا جایی که از سوی آنها به تعبیرات غلوآمیزی همچون رییس دولت کریمه و معجزه هزاره سوم هم نائل آمد. اما همین فرد در ۴ سال دوم ریاست جمهوری اش بعد از عبور از گردنه انتخابات ۸۸، به بخش سنتی اصولگرایان هم پشت کرد. هرچند سهم اصولگرایان هم در اعلام برائت ناگهانی از او و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت حمایت از وی کم نیست.
اکنون باید پرسید آیا می توان به مواضع فردی اعتماد کرد که با هر نسیمی به سمتی دیگر می چرخد؟ یک روز ستاینده آیت الله هاشمی است و روز دیگر دشمن شماره یک او. یک روز به اصولگرایی اش می نازد و روز دیگر به جدایی از آنها.
محمود احمدی نژاد با ارسال نامه ای به رییس دستگاه قضا نشان داد که رویه اخیر او در تلاش جهت به فراموشی سپردن عملکرد ۸ ساله اش در دولت، همچنان ادامه خواهد داشت.
به طور طبیعی، عدم ثبات در واکنشها سیاسی و موضع گیری های احمدی نژاد، اعتماد به چنین فردی را تا نازل ترین سطح ممکن پایین آورده و هر ابراز وجود جدیدی هم فاقد اعتبار خواهد بود.
سومین موضوع، موج سواری احمدی نژاد و سطحی کردن تحلیل ها از سوی اوست. به طور مثال، احمدی نژاد در نامه موردنطر به احتمال کاندیداتوری علی لاریجانی در انتخابات سال ۱۴۰۰ هم اشاره کرده است! موضوعی که همین چند روز پیش به عنوان یک تحلیل از واکنشها اخیر لاریجانی برداشت شده است بود و بلافاصله سر از نامه احمدی نژاد درآورده است تا بلکه از این رهگذر، بخشی از افکار عمومی را جنبش کند.
بزگترین مانع لاریجانی جهت کاندیداتوری هستم! / احمدی نژاد
اینکه فردی مانند لاریجانی قصد کاندیداتوری داشته باشد یا نه، چه ارتباطی با شکایت چند سال پیش او از احمدی نژاد دارد؟ گویا توهم و خود بزرگ پنداری او به حدی رسیده است که تصور می کند که اگر به فرض، فردی مانند علی لاریجانی قصد کاندیداتوری داشته باشد، بزگترین مانع بر سر راه او، احمدی نژاد هست؛ آن هم احمدی نژادی که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری ردصلاحیت شد و آینده نگری تکرار همین آینده جهت او کار دشواری نیست.
بی تردید خود احمدی نژاد پاسخ این پرسش را می داند ولی ظاهرا نشانه او موج سواری و سطحی کردن پرسشها و مباحث است تا بلکه از این رهگذر، نام خود را نیز مطرح کند.
نکته چهارم، تلاش احمدی نژاد جهت عوض کردن چهره، مظلوم نمایی و زدودن اتهامات از خود هست. در شرایطی که کارها او در دوران ریاست جمهوری اش، وی را در جایگاه یک متهم و کسی که باید پاسخگو باشد، قرار داده، احمدی نژاد در سال های اخیر به خاص بعد از آخر دوران ریاست جمهوری اش تلاش کرده به جای پاسخگو بودن، پرسشگر و طلبکار باشد. احمدی نژاد همه اتهامات مربوط به تخلفات قانونی دولتش، احکام صادرشده علیه او و نیز عملکرد فاجعه آمیزش که کشور را به ورطه تحریم و فروپاشی اقتصادی کشانده بود، را به کناری زده و صرفا از اینکه آیا دیگران علیه او اظهارنظر می کنند و یا معاون سابقش بازداشت شده، انتقاد می کند و خود را در جایگاه مظلوم قرار می دهد.
نکته پنجم اینکه احمدی نژاد در بخشی از نامه خود نوشته “به گونه ای صحبت می شود که گویی حقوق ملت را تضییع و به افراد فروانی اجحاف کرده ام». این جمله احمدی نژاد نوعی فرار رو به جلو و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت هست. بهترین پاسخ به این ادعا، کارنامه ۸ ساله او در دولت هست؛ کارنامه ای که به طور دقیق «تضییع حقوق ملت» به وسیله او و دولتش را اثبات می کند. افول دفعی و بی سابقه اقتصاد جامعه، تعطیلی کسب و کار، شکستن تمامی رکوردهای مربوط به مفاسد اقتصادی از اختلاس گرفته تا رانت و خاص خواری، همگی جز اجحاف در حق ملت و تضییع حقوق انها معنای دیگری ندارد. این اجحاف حتی به بعد اقتصادی جامعه هم منحصر و محدود نیست. در حوزه سیاسی هم رواج ادبیات کوچه بازاری، توهین و تمسخر و اهانت به بزرگان نظام در کارنامه دولت او ثبت و ضبط شده است است.
با استناد به این موارد، بدیهی است که احمدی نژاد هم در حق بسیاری از بزرگان نظام اجحاف و هم حقوق ملت را تضییع کرده هست. ولی روشی که او در پیش گرفته درست مانند منشش در دوران ریاست جمهوری هست؛ یعنی تکذیب بدیهی ترین واقعیات مشهود و عینی.
رفتارها و تصمیمات سیاسی او اگرچه همچنان قابل آینده نگری نیست ولی اثرگذاری خود را هم از دست داده؛ تا جایی که دیگر برای بسیاری از ناظران سیاسی، تعجب آور نبود که او ابتدای سال ۹۶، علیرغم توصیه های صریح جهت کاندیدا نشدن، ناگهان در انتخابات عضویت کند.
اینکه قصد وی جهت آینده سیاسی اش چیست هنوز مشخص نیست ولی آنچه مسلم است اینکه تلاشش جهت ساختن یک چهره متفاوت از خود، نمی تواند بدون نشانه از قبل تعیین شده است ای صورت پذیرد؛ هدفی که شاید کاندیداتوری مجدد در انتخابات ۱۴۰۰ باشد.
واژه های کلیدی: سیاسی | اقتصادی | انتخابات | لاریجانی | احمدی نژاد | محسن هاشمی | احمدی نژاد | ریاست جمهوری | علی لاریجانی | انتخابات مجلس | هاشمی رفسنجانی